اتاق فرار انيگما
اتاق فرار (Escape room) يك بازيِ فيزيكي - ماجراجويي است. در اين بازي، تيم‌ها در قالب گروه‌هاي 3 تا 5 نفره تشكيل شده و داخل اتاق فرار مي شوند. در، پشت سر آنها قفل شده و بازيكنان مي بايست با پيدا كردن سرنخ‌ها، حل كردن معمّاها، از سر گذراندن چالش‌هايي كه براي آنان طراحي شده و در قالب كار گروهي ظرف مدت 60 دقيقه راه خروج از اتاق فرار را پيدا كرده و از آن خارج شوند.

در زمان قديم تفريح خلاصه ميشد توي دور هم جم شدن و قايم موشك يا دنبال بازي و ….

اما با جلو رفتن زندگي و پيشرفته تر شدن اون، ديگه بازياي قديمي نظر مردم رو جلب نكرد و مردم دنبال تفريحاي بيشتر و متنوع و در عين حال هيجان انگيز بودن. در واقع هرچي ارتفاع وسيله بازي بيشتر طرفدار هم بيشتر اما ي دسته از مردم رو آوردن به بازيايي كه توي اون احساس كنن جونشون در خطره يا به حدي بترسن كه انگار واقعا قراره بازي آخرشون باشه. حالا اين وسط تو اتاق هاي فرار ي شاخه درست شد به اسم اتاق فرار ترسناك ولي همزمان با اين اتاق فرار ژانر وحشت، بازي به اسم سافاري وحشت اومد. در واقع مردم موندن بين انتخاب اتاق فرار ترسناك يا سافاري وحشت. شما براي ترسيدن كجا رو انتخاب مي كنيد؟

براي انسان امروزي؛ بازيهايي جالب تر و دوست داشتني تره كه پر از لحظات و اتفاقات غير قابل پيش بيني باشه و حس هاي ناشناخته اي رو در وجودش بيدار كنه كه در روزمرگي هاي زندگي ازش غافل مونده. البته بعضي از اين سرگرمي ها اونقدر عجيب و غريب هستن و احتياج به شرايط خاص و ويژه اي دارن كه عملا امكان تجربشون براي همه وجود نداره، ولي در اين بين سرگرمي هايي هم هستن كه اين روزها خيلي سر و صدا به پا كردن و به قول معروف حسابي تركوندن؛ مثل سافاري وحشت يا اتاق فرار.

درسته كه در حال حاضر بازيهاي اين چنيني خيلي همه گير شده و تقريبا تو بيشتر شهرها حداقل يه سافاري وحشت و يا اتاق فرار ديده ميشه؛ ولي اون چيزي خيلي عجيبه اينه كه خيليا اين دو مكان را به عنوان اتاق هاي ترس و وحشت مي شناسن و حتي به جاي هم ازش استفاده مي كنن كه اصلا كار درستي نيست. البته يه سري شباهت ها بين اين دو نوع سرگرمي وجود داره ولي اگه بخوايم به صورت تخصصي بهش نگاه كنيم، اتاق فرار كاملا از سافاري وحشت جداست و اين دو مقوله در يك ملك نمي گنجن.

با توجه به اين كه اتاق فرار معمولا سرگرمي شناخته شده تريه، بذارين كمي در مورد سافاري وحشت بيشتر بدونيم.

سافاري وحشت در اصل به مكان هاي مخوف و ترسناكي گفته ميشه كه در اونجا تلاش ميشه با استفاده از المان هاي ترس و وحشت در مخاطب ايجاد ترس و دلهره كنن. در اتاق وحشت مخاطب به طور كامل از دنياي واقعي جدا ميشه و سفري هراس انگيز و شگفت آور رو شروع مي كنه. سفري كه قراره ضربان قلبش رو بيشتركنه و آدرنالين خونش رو اونقدر بالا ببره كه سرشار از لذت و سرخوشي بشه.

ترس تو اين اتاق ها معمولا با استفاده از توهم مصنوعي شكل مي گيره و سعي ميشه با فريب دادن ذهن افراد، اتفاقات و حوادث رو واقعي جلوه بدن. در اينجا با استفاده از حسگرهاي حركتي و پدهاي لمسي، تلاش مي كنن مخاطب رو در فضاي ترس و دلهره غرق كنن، البته اون چيزي كه سافاريهاي وحشت رو مخوف و هولناك ميسازه؛ اتفاقات غير قابل پيش بيني و غير منتظره ايه كه وقتي با سرعت و پشت سر هم اجرا ميشه، مغز رو تو خلسه توهمي فرو مي بره و به فرد اين حس رو القا مي كنه كه در خطر واقعيه و چيزهايي كه كه باهاش روبرو ميشه؛ خيالي نيست. خصوصا وقتي كه اين ترس با ساير عوامل محيطي مثل نور و موسيقي پشتيباني بشه، بسيار تاثيرگذارتر و رعب آورتر جلوه ميكنه.

همه چيز اين اتاق كاملا با ظرافت و درايت تعيين ميشه تا اثر بخشي بيشتري داشته باشه، نوع موسيقي اتاق هاي وحشت كاملا حرفه ايه كه از نظر وزن و هارموني معمولا ناهماهنگ و تنش زاست تا به طور مستقيم و غير مستقيم وحشت و دلهره رو به جون افراد بريزه. تو اين موسيقي از صداهايي مثل شكستن استخوان، بيرون ريختن خون، رعد و برق و .... براي تشديد حس وحشت استفاده ميشه.

علاوه بر اين در سافاري وحشت از جديدترين آيتم هاي ترسناك و هوشمندانه ترين تكنيك هاي ترسوندن استفاده ميشه، همه چيز مثل نورپردازي، دستگاه هاي ساخت مه و دود، اتاق هاي گردان، اكتورهاي حرفه اي و ... در جهت ساختن دقايقي ترسناك و نفس گير براي افراد به كار گرفته ميشه.

ولي اتاق فرار حال و هوايي كاملا متفاوت داره و كلا در فضاي ديگه اي فعاليت مي كنه. اتاق فرار در اصل يه بازيه، ولي سافاري وحشت يه سرگرمي تماشاييه كه خيلي شبيه رفتن به سينما و ديدن يه فيلم ترسناكه.

درسته كه هر دو مكان براي سرگرمي ساخته ميشن و براي جذب مخاطب و انتقال ترس از فيلم هاي ژانر ترسناك اقتباس مي كنن، ولي اتاق فرار تنوع زيادي داره و در مجموعه هايي مثل مجموعه انيگما بيشتر هيجان انگيزه تا ترسناك. اصلا به نوعي مهم ترين تفاوت بين اتاق فرار و سافاري وحشت نوع ترسيه كه در اين اتاق ها تجربه ميشه. اتاق فرار لزوما ترسناك نيست و در ژانرهاي مثل ژانر هاي جنايي بيشتر معمايي و جناييه تا ترسناك و دلهره آور. در اتاق فرار هيچ كدام از عوامل صرفا به خاطر القاي ترس و وحشت ايجاد نشده و هدف اصلي به چالش كشيدن مغز در شرايط بحراني و اضطراره. در اصل اتاق فرار يه نوع تمرين براي مغزه كه بتونه در سخت ترين شرايط، با تمركز و دقت بهترين تصميم رو بگيره و همه چيز رو تحت كنترل خودش داشته باشه.

در اتاق هاي فرار حرفه اي مثل اتاق فرار مجموعه انيگما به يه سري نكات ظريف بيشتر توجه شده و تلاش شده تا بازيكنا به صورت كاملا فعال در همه بخش هاي بازي حضور داشته باشن و به صورت گروهي براي رسيدن به يه هدف مشخص و يا پاسخ يه معما تلاش كنن، چيزي كه اصلا در سافاري وحشت ديده نميشه، چون تو اتاق وحشت افراد، رهگذري سرگردان در نظر گرفته ميشن كه فقط تماشاگر رويدادهاي ترسناكن و قراره با استفاده از جديدترين تكنيك هاي ترس، وحشت زده و غافلگير بشن.

درسته كه در اتاق فرار هم به جزئيات و دكور به اندازه سافاري وحشت توجه ميشه، ولي كاركرد اين عناصر در اين مجموعه ها كاملا متفاوته. در سافاري وحشت سفري كوتاه اما پر دلهره رو تجربه مي كنين كه همه چيز در تونل ها و دالان ها براي ايجاد حس ترس و توهمه. در حالي كه در اتاق وحشت هر نكته و مساله اي صرفا براي حل يه معما در نظر گرفته ميشه و همه چيز در خدمت هدف نهايي قرار داره. علاوه بر اين برقراري تعامل هم در اتاق فرار خيلي مهمه؛ خصوصا در اتاق هايي مثل اتاق قتل مرموز يا اتاق جنگ مجموعه انيگما كه سرنخ ها بايد به دقت بررسي بشه  و از كنار هم چيدن نكات ريز و درشت به جواب نهايي رسيد.

در حقيقت او چيزي كه در اين اتاق ها اتفاق ميفته، از همه لحاظ با هم متفاوته و ميشه گفت به نوعي دو ژانر جداگانه محسوب ميشن ولي هدف هر دو اتاق ايجاد سرگرمي و نشاطه كه دراين زمينه واقعا موفق و عالي عمل كردن.

البته حس لذت و سرخوشي در اين اتاق ها رابطه مستقيمي با نوع نگاه شما هم داره. چون اگه دلتون ميخواد يه سرگرمي متفاوت و ترسناك رو تجربه كنين، سافاري وحشت يه انتخاب عاليه. ولي اگه از اون دست آدمايي هستين كه از يه بازي گروهي پر هيجان لذت مي برين كه پر از معماهاي سرگرم كننده و لحظات غافلگير كننده باشه، بهتره اتاق هاي فرار مجموعه هاي موفقي مثل انيگما رو تجربه كنين كه تا مدتها خاطرش تو ذهنتون باقي مي مونه و لحظات به ياد موندنيش، فراموشتون نميشه.

 

منبع: اتاق فرار انيگما

 

 


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۰۸:۵۲:۰۰ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]

شده تا حالا موقع خوندن كتاب، همون اول خسته بشي از خوندن و بذاريش كنار. اين اتفاقيه كه تو خوندن اين 5 تا كتاب جنايي به هيچ وجه نميفته. يعني تازگي و جذابيت داستان رو از اولش حس ميكني و همش دنبال ايني ته داستان قراره چي بشه. نويسندگان داستان هاي جنايي–معمايي با تكيه بر قوه تخيل خواننده ها، اونا رو در شرايطي قرار ميدن كه خودشون رو تو فضاي داستان تجسم كنن و با توجه به جزئيات و نكات ظريفي كه با دقت در متن گنجونده شده، لحظه به لحظه با قهرمان داستان همراه بشن و با تمام وجود براي حل معما، قبل از ديگران هيجان داشته باشن. هر چند كه مهارت نويسنده زماني به اوج ميرسه كه با تعليق هاي ريز و جزئي خواننده رو تا پايان داستان با خودش نگه ميداره و با يه پايان غير منتظره همه رو متحير و متعجب مي سازه.

انتخاب چند نمونه از بين كتاب هاي بسيار زيبايي كه در اين ژانر نوشته شده واقعا كار بسيار سختيه. در اينجا فقط به چند نمونه از مشهورترينشون اشاره مي كنيم:

 

پدر خوانده

 

به يقين ميشه گفت كمتر كسي پيدا ميشه كه فيلم پدرخوانده رو نديده باشه و از بازي خارق العاده مارلون براندو حيرت زده نشده باشه. اين فيلم زيبا با اقتباس از رمان فوق العاده پدر خوانده نوشته ماريو پوزو، ساخته شده كه در مورد خانواده قدرتمند و جنايتكار كورلئونه ست. داستان اين خانواده و شخصيت عاقل و سياستمدار دون كورلئونه انقدر جذاب و خواندنيه كه اين كتاب رو به يكي از مهيج ترين و درخشان ترين كتاب هاي معمايي جهان تبديل كرده.

اين كتاب كه تصويري صريح و صحيح از فعاليت هاي مافيا در امريكاست، از نظر تاريخي نيز بسيار با ارزشه.

 

سنترال پارك

 

گيوم موسو نويسنده فرانسوي اين كتاب كه تونسته عنوان پرفروش ترين نويسنده سال فرانسه را هم كسب كنه، در اين اثر زيبا شرح زندگي يه افسر زن جوان فرانسوي رو بيان مي كنه. شروع داستان بسيار عجيب و غافلگير كننده ست و آليس در حالي كه دستش به مرد غريبه اي با دستبند بسته شده؛ روي يه نيمكت در سنترال پارك نيويورك به هوش مياد. اين كه او چگونه بعد از ديدار دوستانش در شب گذشته در فرانسه از اينجا سر در آورده، سواليه كه همان اول داستان در ذهن خواننده شكل مي گيره و به زيبايي در طول داستان رمزآلودتر و معمايي تر ميشه.

 

بيمار خاموش

 

الكس مايكلديس نويسنده اين كتاب جذابه كه داستانش در مورد زندگي آليشيا برنسون و همسرشه. آليشيا يه نقاش معروفه كه با همسر عكاسش زندگي فوق العاده اي داره. همه چيز عاليه ولي يه شب كه گابريل از عكاسي به خانه بر مي گرده ؛ آليشيا 5 بار به همسرش شليك مي كنه و بعد از اون ديگه كلمه اي صحبت نمي كنه.

براي به حرف درآوردن آليشيا، لئو فابر روان درمانگر جنايي مسير پر پيچ و خم عجيبي رو در پيش مي گيره كه روند داستان رو جذاب و غير قابل پپيش بيني مي سازه.

 

دختري با نشان اژدها

 

اين رمان هيجان انگيز و فوق العاده كه در سال 2009 جايزه ملي كتاب انگلستان رو دريافت كرده يكي از سه كتاب جنايي- پليسي استيك لارنس نويسنده سوئديه. ماجرا از اين قراره كه 40 سال پيش هريت ونگر از يه مهموني خانوادگي در جزيره ونگر ناپديد ميشه. دايي هريت كه معتقده در اون شب قتلي صورت گرفته؛ روزنامه نگاري بدنام رو استخدام مي كنه، تا در اين مورد تحقيق كنه. اين روزنامه نگار كم كم به يه سري رازهاي خانوادگي مخوف مي رسه كه داستان رو وارد مسير پيچيده و خطرناكي مي كنه.

از اين داستان كه به نوعي هزار توي جذاب و پر هيجاني داره، ديويد فينچر فيلمي زيبا و اثري درخشان ساخته.

 

و آنگاه هيچكس نماند

 

شايد با خودتون فك كنين كه "هركول پوارو"شاهكار ادبي آگاتا كريستي نويسنده انگليسيه، ولي كتاب جنايي زيباي "و انگاه هيچكس نماند " يكي از برجسته ترين آثار اين نويسنده توانمنده كه به راحتي مي تونه ضربان قلب شما را بالا ببره و شما رو روي صندلي ميخكوب كنه.

داستان از اين قراره كه ده مهمان غريبه توسط ميليونري ناشناس به جزيره اي دعوت ميشن كه وقتي به اونجا ميرسن، مي بينن خبري از ميزبان نيست. اونها در خانه اي اقامت دارن كه در هر اتاق تابلويي از يه شعر مهد كودكي به نام "ده سرباز كوچك" آويزانه كه بر اساس اين اشعار اتفاقات وحشتناكي براي اونها ميفته. براي دونستن اين كه پشت پرده اين اتفاقات كيه و آيا كسي باقي مي مونه؟ بايد داستان رو بخونين و لذت ببرين.

علاوه بر اين كتابها، داستان هاي معمايي جذاب ديگري همچون ماجراهاي شرلوك هلمز، سكوت بره ها، ربه كا، قتل راجر آكرويد، خداحافظي طولاني و هزاران اثر ادبي ديگر وجود دارن كه هر كدام به نحوي هيجان انگيز و منحصر بفرد هستن. كتاب هايي كه نويسنده هاشون با مهارت و زبردستي تلاش مي كنن تا فضاي داستان را به گونه اي بچينن كه بسيار تاثير گذار باشه و جزئيات رو اونقدر دقيق و ماهرانه بيان مي كنن كه در حال خوندن كتاب حس مي كني تو اون محل حضور داري و مي توني حال و هواي اونجا رو به خوبي حس كني.

 

در هر صورت اگه به كتاب هاي جنايي- معمايي علاقه دارين، قطعا اتاق فرارهايي كه با اقتباس از اين نوع كتاب ها طراحي شدن هم، حتما براتون جذاب و دوست داشتنيه. از اونجا كه بازي در اتاق فرار يه ماجراجويي فيزيكي و معماييه، از خيلي جهات از خوندن كتابهاي همين ژانر جذابتره. خصوصا وقتي كه اين هيجان و انرژي رو تو مجموعه هايي مثل انيگما كه به طور كاملا حرفه اي و تخصصي در اين زمينه فعاليت دارن، تجربه كنين. مثلا اتاق قتل مرموز مجموعه انيگما با سناريويي جذاب و طراحي زيبا و مناسب مي تونه از اون پيشنهاد هاي هوس انگيزي باشه كه كاملا مناسب يه دورهمي دوستانه و صميميه.

در طراحي اين اتاق، وقايع آن چنان با دقت و پشت سر هم چيده شده كه بازيكنا در جريان بازي اصلا احساس خستگي نمي كنن، بلكه هر لحظه با قرار گرفتن تو يه شرايط جديد بايد تلاش كنن مثل يه كاراگاه زبده و ماهر از كنار هم قرار دادن نكات ريز و سرنخ هاي بازي، بتونن گره كور پرونده قتل را از هم واكنن.

با توجه به اين كه دكور اتاق هاي مجموعه انيگما توسط بهترين دكوراتورها اجرا شده، شما اصلا احتياج به تخيل ندارين و به محض ورود به اتاق به صورت عيني خودتون رو در فضاي يه پرونده جنايي- معمايي مي بينين كه همه عواملش مثل موسيقي و نور در راستاي باور پذير كردن داستان و سناريو چيده شدن. خلاقيت استفاده شده در اين اتاق از همان ابتداي بازي در متن سناريو، نوع معماها، سرنخ ها و فضاي بازي كاملا ديده ميشه و به شما كمك مي كنه تا در جمع يه گروه دوستانه ي با نشاط از حل يه پرونده جنايي – معمايي لذتي بيشتر از خوندن اين نوع كتاب ها رو حس كنين.

 

منبع: اتاق فرار انيگما


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۰۹:۳۳:۱۱ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]

اسم هتل كه مياد شما ياد اتاق لاكچري هتل هاي معروف ميفتيد اما نميدونيد كه ي سري هتل هست كه دل و جرات ميخواد ي شب اونجا بمونيد اما اين هتل ها كجان؟ اصلا چرا بوجود اومدن كه بخوان ترسناك باشن و كلا هتل ها براي استراحت مسافر ساخته شده اما اينجا خواب و خوراك رو از شما ميگيره.

در كنار هتل هايي كه از همون اول با هدف ترس و وحشت ساخته شدن، هتل هايي هم هستن كه از ابتدا به عنوان هتل هاي شيك و لاكچري، برو بيايي داشتن و حسابي معروف بودن، ولي به مرور زمان اونقدر اتفاقات عجيب و غريب و حوادث غير منتظره توشون اتفاق افتاد كه به مرور تو گروه هتل هاي ترسناك قرار گرفتن و از مهموناشون به نوعي خاص پذيرايي مي كنن.

بدنيست اينجا به معرفي چند تا از ترسناك ترين هتل هاي جهان بپردازيم كه اقامت در اونها برابر با خوابيدن با چشمان بازه:

 

هتل استنلي

 

اين هتل تسخير شده در ايالت كلرادو امريكا يكي از اون هتل هاي ترسناكيه كه در سال 1909 شروع به كار كرد. هتلي زيبا و بزرگ كه عملا به محل استراحت اقشار مرفه و ثروتمند اختصاص داشت. همه چيز خوب و عالي بود تا اين كه در دهه 70 ميلادي مهمونا مي گفتن كه وقتي توي هتل هستن؛ نيروهاي ماوراالطبيعيه رو در كنارشون احساس مي كنن.

الان بعد از گذشت بيش از يك قرن به نظر مي رسه اين نيروها قويتر شده و هتل بيشتر به آمد و شد ارواحي اختصاص پيدا كرده كه علاقه خاصي به اتاق بيليارد و پيانو دارن ، چرا كه در نيمه هاي شب صداهاي مرموز و ترسناك مثل صداي خنده و نواختن پيانو و.... شنيده ميشه.

اين هتل مرموز و اتفاقاتش الهام بخش استيون كينگ براي نوشتن رمان معروف درخشش ( The Shining )  بود كه استنلي كوبريك با اقتباس از اين رمان يه فيلم سينمايي هم ساخت.

به نظر مي رسه ارواح بسياري از مهمونا و كاركنان سابق هتل قصد ترك كردن هتل رو ندارن، به همين خاطر از سال 2013 اين هتل 400 تخت خوابه محل برگزاري فستيوال فيلم هاي ترسناك شده و هر زمستان تور گردشگري وحشت در اون برگزار ميشه.

 

هتل مك كامي

 

اين هتل زيبا كه از طراحي خاص و منحصر بفردي برخورداره و صرفا براي ترسوندن مهمونا طراحي و ساخته شده؛ در شهر سن ديه گو قرار داره و براي ساختن لحظات تكرار نشدني و حيرت اور، شرايط خاص و ويژه اي رو به وجود آورده. اين هتل كه امكان نداره تكراري و خسته كننده باشه، هر ساله تم و موضوعش رو عوض مي كنه و با اتفاقات خاص و هيجان انگيز جدي، مهمونا رو غافلگير مي كنه. بنابراين اگه يه سال مهمونا تو راهروي هتل يدفعه با جسد خون آلود مواجه شدن و يا به صندلي بسته شدن؛ سال ديگه امكان داره تو قفس مارها بيفتن و يا دزديده بشن.

اين هتل در 4 لوكيشن متفاوت و وحشتناك پذيراي مهموناشه و براي هر لحظه ي حضور اونا برنامه ريزي مي كنه. تو هر بار بازديد از اين هتل فقط دو مهمان امكان حضور دارن كه مدت زمان حضورشون هم فقط 8 ساعته كه اگه بتونن تو اون 8 ساعت  دووم بيارن؛ اسمشون تو تاريخ هتل ثبت ميشه.

اين هتل پر از صحنه هاي سينمايي و ترسناكيه كه هر لحظه اش عجيب و غريب و پر از ماجراجويي هاي دلهره آوريه كه كمتر كسي دوست داره تجربش كنه.

 

هتل وحشت ( Hotel panic )

 

اين هتل معروف كه تو شهر لاس وگاس قرار داره با راهروهاي تنگ و تاريك، آينه هاي خون آلود و رختشور خانه ي پوشيده شده از خون، مو و پوست  در كنار مجسمه هايي بسيار ظريف از سر انسان كه ياداور سريال هاي ترسناك هانيبال و دكستره يكي از رعب اور ترين فضاهاي گرون براي اقامت محسوب ميشه كه طرفداراي خاص خودش رو داره. تو اين هتل همه چيز مصنوعيه ولي تلفيق خلاقيت و هنر باعث شده تا كاملا واقعي و ترسناك به نظر بيان.

اين هتل اونقدر محبوبه و پرطرفداره كه خيليا دوس دارن مراسم عروسيشون رو اونجا برگزار كنن.

 

هتل زندان كاروستا

 

اين هتل كه در اصل زنداني معروف براي نگهداري افراد حزب نازي و مجرمان جنگي روسيه بود؛ بعدها به يه هتل عجيب با قوانين خاص و منحصر بفرد تبديل شد. مثلا مهمونا براي ورود به اين هتل بايد لباس زندانيا رو بپوشن و در طول روز فقط يه ساعت حق پياده روي دارن، شب ها هم راس ساعت مشخصي اعلام خاموشي ميشه و بعد از خاموش شدن برقها، مهمونا بايد تو اتاق تنگ و تاريك با در آهني زنگ زده بخوابن.

اين هتل كه به اعتقاد خيليا پر از حضور روح هاي سرگردان زندانياييه كه در اين زندان شكنجه شدن و به قتل رسيدن، تجربه هاي وحشتناكي براي مهموناش به همراه داره.

 

هتل بنف در كانادا

 

هتل زيباي بنف امروزي كه بر روي ويرانه هاي قديمي هتل ديگه اي بنا شده در ايالت آلبرتا و در محاصره كوههاي راكي قرار داره.

 هتل قبلي كه كاملا از چوب ساخته شده بود؛ در سال 1926 در يه حادثه وحشتناك آتش مي گيره و به طور كامل از بين ميره. گفته ميشه يكي از اتاق هاي هتل به اشتباه بدون در و پنجره طراحي شده بود و زماني كه هتل اتش گرفت، اين اتاق پديدار شد و سرو صداهاي عجيبي از آن به گوش مي رسيد.

اتفاقات عجيب اين هتل جديد هم بر مي گرده به مهموناي اتاق 873 كه به طرز عجيبي كشته مي شن و اثر انگشت دختر بر روي اينه باقي مي مونه و هيچ وقت پاك نمي شه.

از اون روز تا حالا اين هتل كه به عقيده خيليا تسخير شدست و روح اعضاي خانواده كشته شده، توسط مهموناي هتل همه جا ديده شده، حادثه هاي عجيب و ترسناك زيادي رو پشت سر گذاشته مثلا تو يه مراسم عروسي پاي عروس به لباسش گير مي كنه و از بالاي پله ها به پايين پرت ميشه و مي ميره.

تقريبا در همه جاي جهان ميشه نمونه هاي از اين هتل هاي ترسناك رو پيدا كرد، البته متاسفانه يا خوشبختانه همشون خارج از كشور هستن و رفتن به اين هتل ها براي ايرانيا از اون سفرهاي گرون قيمت و اصطلاحا لاكچري محسوب ميشه.

حالا بريم سراغ هتلي كه از روي داستانش اتاق فرار ساختن.

 

هتل اچ اچ هلمز

 

دكتر هولمز در سال ۱۸۹۳، خونه خودشو به هتل تبديل كرد. اكثر مقتولين بدليل خفگي جون مي‌دادن كه البته خوش شانس هم بودن، چون كسايي كه از انتشار گاز جون سالم به در مي‌بردن، بايد شكنجه‌هاي دكتر هولمز رو قبل از مرگ تحمل مي‌كردن. اون حتي با فروش اسكلت و اندام مقتولين به دانشكده‌هاي پزشكي، پول خوبي به جيب مي‌‎زد.

اچ اچ هلمز از شيكاگو رفت و چند سال بعد دستگير شد. پليس بعد از آن ماجراها به هتلش رفت و با خانه‌ي وحشت واقعي روبه‌رو شد. آمار مقتولين او هيچوقت به طور مشخص معلوم نشد. دكتر هولمز به كشتن ۲۷ نفر اعتراف كرد، اما كارشناسان ۲۰۰ نفر رو تخمين زدن. او در ۷ مه ۱۸۹۶ به دار آويخته شد.

ولي اگه واقعا بعد از خوندن اين مقاله با خودتون گفتين:" خوش به حالشون ،كاش منم مي تونستن چنين تجربه اي داشته باشم"، تعلل نكنين و به اتاق فرار رواني مجموعه انيگما سري بزنين. يه هتل پر از ماجراهاي ترسناك كه مناسبه افراد ماجراجوييه كه عاشق ترس و هيجانن. البته اين هتل هم از اون هتلهاييه كه يه جورايي جاش تو اين دسته بندي ما خاليه. چرا كه مالك اين هتل متفاوت، دكتر اچ اچ هلمز خودش به تنهايي باعث ايجاد ترس و دلهره ميشه چه برسه به محيط و فضاي رعب آورش.

اتاق رواني مجموعه انيگما يه اتاق فرار خاص و در اصل يه هتل تو حوالي شهر شيكاگويه كه يكم عجيب و غير عاديه. به محض ورود به هتل، دكتر هلمز توجه شما رو جلب ميكنه و با ديدن راه پله هايي كه به جايي راه ندارن و درهاي مخفي، شك و دودلي به جونتون ميفته، اين روند ادامه داره تا كم كم با ديدن ابزار شكنجه و كوره هاي بزرگ مطمئن ميشين كه درگير يه ماجراي ترسناك و وحشتناك شدين كه اگه حواستون جمع نباشه، كلاهتون پس معركه ست.

اين اتاق كاملا به سبك هتل هاي ترسناك طراحي شده و همه عوامل از نور، صدا، موسيقي و تابلوها جوري ساخته شدن كه شما رو براي يه تجربه جديد و خاص اماده ميكنه. حتي معماها و سرنخ هاي اين اتاق هم؛ مغز رو به چالش ميكشونه، به طوري كه مجبورين تصميم هاي مهمي تو اوج ترس و سردرگمي بگيرين و با يه كار گروهي منسجم جونتون رو نجات بدين.

اينجا همه چيز براي سرگرمي و هيجان شما مهياست، فقط كافيه بخواين تا چند ساعت متفاوت رو تجربه كنين.

 

منبع: اتاق فرار انيگما


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۱۰:۴۸:۵۹ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]

هر بازي ي سرگذشتي داره و علت بوجود اومدنش ميتونه خيلي اتفاقي يا خيلي خاص باشه و ما امروز ميخوايم از نحوه بوجود اومدن اتاق فرار يا اسكيپ روم براي شما بگيم تا با اين بازي هيجان انگيز گروهي آشنا بشيد.

بازي اتاق فرار يا اسكيپ روم يكي از تفريحات نسبتا جديد در كشور ما است. اما مفهوم اتاق فرار، موضوع جديدي نيست. اين بازي هيجان‌انگيز بيش از يك دهه است كه در بعضي كشورهاي آسياي شرقي وجود دارد و حتي قبل از محبوب شدنش، ريشه‌هايي در تاريخ‌هاي بسيار دور داشته است. بيايد با هم در يك دقيقه تاريخچه اسكيپ روم را مرور كنيم.

 

اساطير يوناني

هزارتو در افسانه‌هاي يوناني

تاريخچه اتاق فرار در افسانه‌هاي يوناني، دخمه‌ي هزارتوي پرپيچ و خم براي به دام انداختن مينيوتور(هيولايي با سر گاو و بدن انسان) و ارواح شيطاني ساخته ميشد. فرمانروا و حامي شهر آتن، تسئوس، وظيفه داشت وارد اين راه هزارتو شده، مينيوتور را بكشد، و موفق شود از هزارتو خارج شود تا خود را به واقعيت بازگرداند.

اسطوره‌ها در واقع كهن‌الگوهايي هستند كه در اينجا به ميل انسان به پيدا كردن جواب، از بين بردن ترس و … اشاره ميكنند و با موفقيت در انجام اين ماموريتها به واقعيت برگشته و زندگي خود و مردم را غني‌تر مي‌كنند. اين مازها يا راه‌هاي پرپيچ و خم در مناطق ديگر نظير مصر، ايتاليا، روسيه انگليس و در بين بوميان آمريكايي مشهور هستند و هرساله مراسمي در يونان براي خروج از آن‌ها وجود دارد و مردم آن‌‌ را جشن مي‌گيرند.

انگلستان

باغ‌‌هاي پر‌پيچ‌ و خم انگلستان

نسل بعدي مازها در باغ‌هاي انگلستان قابل مشاهده است، در سده‌ي ۱۶ بعد از ميلاد و در باغ‌هايي كه حصارهايي از گياهاني مانند شمشاد داشتند. اين مراسم براي خاندان سلطنتي و مهمان‌هاي آن‌ها بود. اين چالش براي شركت‌كنندگان جذاب بود و به عنوان سرگرمي از آن لذت مي‌بردند.

بازي‌هاي ويدئويي

 

بازي ويدئويي اتاق فرار Crimson Room

تحولي ديگر و گذار از دوران مازهاي فرار! در سال ۱۹۸۸ بازي ويدئويي John Wilson’s Behind Closed Doors چالش فرار رو به گيمرها هديه كرد. در سال ۲۰۰۴ نيز بازي Crimson Room به عنوان اولين بازي ويدئويي اتاق ‌فرار معرفي شد. اين بازي‌ها پايه‌هاي بازي اتاق فرار واقعي به سبك امروزي به شمار مي‌روند.

ژاپن

 

تاكائو كاتو، خالق اولين اسكيپ روم

تاكائو كاتو (Takao Kato) به عنوان اولين ارائه كننده بازي اتاق فرار واقعي و به سبك امروزي شناخته مي‌شه. ايده‌ي اتاق‌فرار در ذهن اون وقتي دوستش در حال بازي آنلاين اتاق‌فرار بود شكل گرفت. در كلاب‌ها برنامه زنده ‌مي‌گذاشت و شركت كنندگان بايد از فضايي كه تاكائو در اون محل درست كرده بود خارج مي‌شدند. اين ايده در ژاپن صدا كرد و بليط‌هاي برنامه‌هاي زنده تاكائو به سرعت فروش مي‌رفت. محبوبيت اين ايده به سرعت به سنگاپور، مجارستان‌، روماني، سوئيس و بقيه كشورهاي دنيا كشيده شد.

 

منبع: اتاق فرار انيگما

 


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۰۹:۱۴:۳۷ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]

شايد شنيدنش ي مقدار براتون عجيب باشه ولي درست خونديد "كارفرماي قاتل". كسايي كه براي استخدام رفتن ولي نميدونن چي توي انتظارشونه؟ كارفرمايي كه پس ذهن خودش فكراي پليدي داره و دنبال تفريح خودشه ولي به چه قيمت....

اين افراد با ظاهري عادي؛ معمولا صاحب خونه و شغل و حتي جايگاه اجتماعي هستن و در بيشتر موارد با ضريب هوشي بالايي كه دارن، سعي مي كنن همه جنبه هاي جنايت رو به خوبي بررسي كنن تا به قول معروف دم به تله ندن. البته در انتخاب قرباني هم خيلي دقت عمل به خرج ميدن و اغلب فردي رو انتخاب مي كنن كه در برابر عملكردشون آسيب پذير و ضعيف باشن.

قاتلاي زنجيره اي كه معمولا در ملا عام خويشتن دار هستن، آدماي خود محورين و در همه مراحل قتل و جنايت به صورت تكي و انفرادي عمل مي كنن. اين افراد چون روان پريش و غير قابل پيش بيني هستن، هر كاري از دستشون برمياد. براي اين افراد زمان و مكان مشخصي براي انتخاب قرباني وجود نداره و دنبال شخص خاصي نمي گردن، اونا مي تونن به همه آسيب بزنن، چون قرباني اونا معمولا در گذشته هيچ ارتباطي باهاشون نداشته و يه انسان كاملا نااشنا و غريبه ست.

قتل و جنايت به عنوان يكي از اصلي ترين جرم هاي جامعه انساني كه از ماقبل تاريخ تا به امروز وجود داشته، جزء زشت ترين و كثيف ترين رفتارهاي بشريه كه براي خيلي از انسان ها به هيچ عنوان قابل قبول و منطقي نيست. ولي با توجه به اين كه هميشه افرادي هستن كه با برنامه ريزي يا بدون برنامه ريزي جان ديگران رو مي گيرن و مرتكب جنايت مي شن، اين بخش به يكي از ژانرهاي جذاب كتابها، فيلمها و بازيا تبديل شده كه گستردگي بسيار وسيعي هم داره.

از بين بخش هاي مختلف ژانر جنايي، قتل هاي زنجيره اي يا سريالي از اون بخش هاييه كه نسبت به بقيه ترسناك تره. چون اوني كه به خودش اجازه ميده تا جان كسيو بگيره و جنايتي رو به عمد چندين بار و معمولا به صورت مشابه تكرار كنه، قطعا در گذشته دچار آسيب هاي روحي و رواني خاصي بوده و از قتل به عنوان ابزاري براي به دست اوردن سود يا با هدف تخليه نااميدي، اضطراب و.... استفاده مي كنه.

اين شرايط و مسائل كه تقريبا تو همه فيلمها و كتابها بهشون پرداخته شده، دلهره آور و ترسناكه. تصور قرار گرفتن جاي قرباني اين آدمهاي بيمار كه هيچ نوع التماس و عجز و لابه اي توشون تاثير نداره و راه رهايي از دستشون واقعا سخت و در بعضي شرايط غير ممكنه، وحشتناك و رعب آوره.

اين كه يهو متوجه بشي آدم عادي روبروت يه قاتل زنجيره ايه و امكان داره بدترين اتفاقاي ممكن برات بيفته، اونقدر ترسناك و شوكه كننده ست كه باعث ميشه مغز خيلي از اين قربانيا كپ كنه و نتونه عملكرد درستي داشته باشه. ولي كم نيستن آدمايي كه تو دنياي واقعي با درك درست از موقعيت و كمي فكر و انديشه؛ از دست اين آدما جون سالم به در بردن.

اگه فك مي كنين شما هم مي تونين تو شرايط مشابه تصميم درست بگيرين و شرايط ترسناك اين چنيني رو به نفع خودتون تغيير بدين، براتون يه پيشنهاد فوق العاده دارم كه هم خيلي وسوسه كنندست و هم واقعا يه جاييه براي اثبات ادعاتون. اتاق رواني مجموعه انيگما دقيقا بر اساس اين سناريو چيده شده و شما مي تونين به عنوان قرباني خودتون رو تو اين اتاق فرار محك بزنين و ببينين واقعا در شرايط شبيه سازي شده، مي تونين از پس خودتون بر بيان يا نه؟!!!

 اچ اچ هلمز يه قاتل باهوشه كه سلامت روحي و رواني نداره؛ ولي به خاطر هوش بالايي كه داره قبل از ارتكاب به جرم، همه جوانب موضوع رو مي سنجه و تلاش مي كنه كه يه قتل بي عيب و نقصي رو انجام بده. بنابراين وقتي در حوالي شيكاگو هتلي ميخره، از محيط كارش به عنوان وسيله اي براي ارتكاب به جنايت استفاده مي كنه. اون مي دونه كه اطلاعات مهموناي هتل ثبت مي شه و در صورتي كه اتفاقي براشون بيفته، ممكنه درگير پليس و مسايل مربوط به اون بشه، به همين خاطر بي خيال مهمونا ميشه و تو روزنامه آگهي استخدام ميده و از بين مراجعه كننده هاش، قربانياي احتمالي رو انتخاب مي كنه. قرباني هايي كه از نظر او ضعيفن و اون به راحتي مي تونه كنترلشون كنه.

اينايي كه گفتم؛ خلاصه سناريوي اتاق فرار رواني مجموعه انيگماست كه صاحب هتل براي كشتن قربانياش از محيط كارش استفاده مي كرد و بعد از استخدامشون، شب هنگام اونارو مي كشت و استخوناشونو براي انجام تحقيقات علمي مي فروخت و بقيه اجزاشون رو هم تو كوره هاي بزرگ زير زمين هتل مي سوزوند. اينجوري ديگه ردي از كسي كه واسه مصاحبه اومده، باقي نمي مونه و اون مي تونه در صورت بروز مشكل به همه بگه كه اين كارگر اومد اينجا ولي گذاشت رفت.

همه بخش هاي اين اتاق دقيقا به اندازه سناريوي داستان جذاب و ترسناكه، يعني در اصل دلهره و اضطراب از زماني كه وارد اين اتاق ميشين وجود داره و اين شماييد كه بايد با به چالش كشيدن مغز و مديريت شرايط روحي و روانيتون، در سخت ترين لحظات بهترين تصميم رو بگيرين. درسته كه تو اين اتاق رعب آور، ترس حرف اول رو ميزنه؛ ولي چالش ها و معماهاي پيش رو واقعا هيجان بازي رو بالا مي بره و به شما كمك مي كنه تا با شناخت درست از احساساتتون، به درك درستي از شرايط برسين.

اگه به اين موضوع علاقمند شدين و فك مي كنين كه رهايي از دست چنين قاتل ديوانه اي كار خيلي سختي نيست، اين گوي و اين ميدان. فقط كافيه به آگهي استخدام هتل جواب مثبت بدين يعني اتاق فرار رواني مجموعه انيگما رو رزرو كنين و بعد با كمي هوش و درايت از دست هلمز قاتل نجات پيدا كنين.

 

منبع: اتاق فرار انيگما

 


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۱۰:۴۹:۵۱ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]

كلا ما ايرانيا خيلي به تفريح و اوقات فراغت اهميت ميديدم، به عنوان مثال تا دو روز تعطيلي ميخوره بهمون سريع جاده شماليم. هميشه اين تعطيلي دو يا چند روزه نيست و فقط ميتونه چند ساعت تو روز باشه و ما بايد ي جايي رو پيدا كنيم كه رفت و برگشت و گذروندن اوقات فراغت اونجا برامون ارزش داشته باشه.

اتاق فرار يكي از همين تفريحاس چون هرجاي تهران كه فكرشو بكنيد اتاق فرار وجود داره اما كيفيت اتاق هاي فرار باهم فرق داره و قطعا بايد حواستون باشه كه اتاق فرار بد بهتون نندازن.

علت محبوبيت اتاق فرار

 

بيشتر ما زندگي پرمشغله‌اي را پشت سر مي‌گذاريم و بيشتر عمر خود را براي كار، تحصيل، مراقبت از بچه‌ها و ... سپري مي‌كنيم. هر يك از ما يك سري مسئوليت داريم كه بايد روزانه با آنها كنار بياييم. از طرف ديگر اتاق‌هاي فرار به ما اين امكان را مي‌دهند تا از برنامه‌ي روزمره خود خارج شويم و زندگي متفاوتي را به عنوان يك شخصيت ديگر تجربه كنيم. بازي در اتاق فرار معمولا در حدود يك ساعت طول مي‌كشد اما تجربه منحصر به فرد و همه‌جانبه‌اي را براي بازيكنان به ارمغان خواهد آورد. در واقع به لطف اتاق فرار، شما از زندگي روزمره و شخصيت خود خارج مي‌شويد و دنيايي ديگر را در قالب شخصيتي متفاوت تجربه مي‌كنيد. اتاق فرار، مردم را به واقعيت ديگري تبديل مي‌كند و احساس بودن در يك فيلم هيجان انگيز يا فيلم ترسناك را برايتان به ارمغان مي‌آورد.

بد نيست بدانيد كه اتاق فرار هيجاني مشابه بازي‌هاي كامپيوتري را در اختيارتان قرار خواهد داد اما بازي و حضور در اتاق فرار بسيار فراتر و گيراتر از بازي‌هاي ويديويي ساده است. در واقع شما به جاي اينكه فقط به صفحه‌ي كامپيوتر خود خيره شويد، در دنيايي از بازي حضور داريد و مي‌توانيد اشيا را به شكل كاملا واقعي لمس كنيد. در نتيجه شما شخصيت اصلي يك بازي هستيد.

دليل ديگر محبوبيت اتاق‌هاي فرار، عشق بي‌نهايت ما به بازي‌ها است. بازي كردن، به طور كلي برنده شدن، پاداش و موفقيت را به همراه دارد و در اين راستا شبيه به شركت در مسابقات ورزشي است. تلاش براي پيروزي نيز از گذشته تا امروز در طبيعت انسان بوده و هست. در واقع ما لذت مي‌بريم تا با پيروزي، مورد ستايش و پاداش قرار بگيريم و اتاق فرار اين فرصت را در اختيارمان قرار مي‌دهد.

از سوي ديگر اتاق‌هاي فرار براي ميل كنجكاوي نيز جذاب هستند. ما انسان‌ها بسيار كنجكاو به دنيا آمده‌ايم و كشف و حل اسرار در خون ما است. ما با حل يك مسئله و مشكل، احساس خوبي نسبت به خود پيدا مي‌كنيم. به همين دليل جاي تعجب نيست كه بسياري از افراد، معتاد به حضور در اتاق فرار شوند و براي حل رمز و رازهاي بيشتر مدام به اتاق‌ها فرار مختلف سر بزنند.

اتاق‌ فرار به ما اين امكان را مي‌دهد تا احساس مهم بودن و عضويت در يك تيم را تجربه كنيم. كار گروهي، افزايش اعتماد به نفس و حل رمز و رازها، از جمله مواردي است كه افراد را به اتاق فرار مجذوب مي‌كند. اتاق‌هاي فرار با صرف نظر از جنسيت افراد، سن و سابقه، براي هر كسي مناسب هستند و به دانش، هوش يا صلاحيت خاصي احتياج ندارند. در نتيجه هر فردي مي‌تواند در اتاق فرار بازي كند و تجربه‌ي متفاوتي از بازي و سرگرمي را بدست آورد.

 

تخليه هيجان

 

شايد در دنياي واقعي يك سري اتفاقات براي شما نيفتد. بعنوان مثال: شما خود را با دست هاي بسته در يك اتاق ميبينيد و بايد از آنجا با حل معما خلاص شويد. اين اتفاق تجربه ترس، هيجان، اضطراب و نگراني را به شما مي دهد كه كمتر در اين سبك جديد از زندگي براي ما رخ مي دهد.

با حل كردن معما در اتاق فرار نيز يك حس خوشايند برتري و پيروزي به شما دست مي دهد.

اگر طرفدار بازي‌هاي فكري و هيجاني مانند بردگيم هستيد اتاق فرار يك فرصت بي‌نظير براي تخليه هيجان و همچنين محك زدن هوش و ذكاوت شما در مواقع بحراني است.

اتاق فرار در واقع يك بازي گروهي است كه مي‌تواند بين ۴ تا ۱۰ نفر بازيكن داشته باشد. گروه بازكنان وارد اتاقي مي‌شوند كه داراي تم و داستان مشخص است. براي رهايي از اتاق شما‌ مي‌بايست معماي اتاق را حل كنيد.

فرآيند حل كردن معماي اتاق فرار براي بيرون آمدن بايد در مدت زمان محدود حداكثر يك ساعت انجام شود. به همين خاطر اگر در حين بازي گمراه شويد و يا از مسير اصلي حل معما خارج شويد مدير اتاق فرار به كمك شما خواهد آمد.

درست است كه شما و هم تيمي هايتان براي رهايي از اتاق فرار زمان محدودي داريد اما اين به معناي آن نيست كه براي بيرون آمدن از اتاق به زور متوسل شويد. تمام مراحل حل معما و فرار از اناق فكري است و كاملا بدون دخالت قدرت بدني قابل حل شدن است. پس به جاي استفاده از زور بايد به ذهن خود رجوع كنيد.

اتاق فرار از آن دست بازي‌هاست كه نمي‌توان تنها يا دو نفره انجامش داد. براي حل معما بايد يك تيم تشكيل دهيد و از فكر و توانايي همه اعضا براي فرار از اتاق استفاده كنيد. در غير اين صورت فرار غير ممكن خواهد بود.

هم چنين تعداد بالا تضميني براي فرار به موقع شما از اتاق نخواهد بود. براي فرار بايد بين اعضاي تيم همبستگي و تعامل بالايي باشد. اتاق فرار آزمون خوبي براي تيم ورك و سنجش قابليت هماهنگي با تيم براي تمام اعضاي اتاق است.

همان طور كه در ابتدا اشاره كرديم هر كدام از اتاق‌هاي فرار سناريو و تم جداگانه اي دارند. از داستان‌هاي جنايي و پليسي گرفته تا ماجراهاي ترسناك و دلخره آور همه در سناريوهاي اين اتاق‌ها گنجانده شده اند تا به سليقه تمام افراد جامعه پاسخ داده شود.

در شهر تهران مراكز زيادي هستند كه اتاق فرارهاي متنوع با سناريوهاي متفاوت ارائه مي‌دهند. مجموعه اتاق فرار انيگما با گيم مسترهاي پرانرژي و داستان هاي پر رمز و راز آماده ميزباني از شما عزيزان است.

 

منبع: مجموعه اتاق فرار انيگما

 


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۱۰:۳۱:۲۴ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]

انقدر اتاق فرار رفتي كه با خودت فكر ميكني طراحي بازي اتاق فرار كاري نداره و معما هم كه چيزي نيست و لي كاملا در اشتباهي. 10 تا نكته طراحي معماي اتاق فرار اينجا نوشتيم كه بايد ببيني ميتوني اينا رو رعايت كني كه قطعا اگر رعايت كني اتاق فرار شما خيلي پرطرفدار ميشه. يادت نره فلسفه اصلي اتاق فرار طراحي معماي اتاق فراره.

معماهاي هر اتاق فرار ارتباط مستقيمي با موضوع و سناريوي تعريف شده، داره و سرنخ ها و قفل هاي استفاده شده روند بازي رو جذابتر و خاص تر ميكنه. به طوري كه ميشه با اطمينان ادعا كرد كه معماهاي مجموعه انيگما خوب طراحي نشدن بلكه عالي طراحي شدن و باعث ايجاد هيجان و نشاط در جريان بازي ميشن. فرق بين معماي خوب و عالي به ميزان خلاقيت بازي ساز بستگي داره كه بايد كاملا با فضا و سناريوي بازي همخواني داشته باشه و اين تفاوت دقيقا چيزيه كه اين مجموعه رو يه سر و گردن از ديگران جدا مي كنه.

با اين توصيف اتاق هاي فراري كه پر از معماهاي تكراري و خسته كننده باشن، شانس موفقيتشون به ميزان قابل توجهي پايين مياد و قطعا انتخاب دوباره هيچ بازيكني نخواهند بود. براي پيشگيري از بروز چنين مشكلي، لازمه كه تو زمينه طراحي معما، كاملا حرفه اي و استادانه برخورد كنين و از مشورت با اهل فن غافل نشين. البته با توجه به گستردگي و تنوع اتاق هاي فرار يه قانون كلي و دستورالعمل مشخص براي طراحي معماهاي اتاق فرار وجود نداره؛ ولي ميشه يه سري قانون هاي كلي وضع كرد كه رعايت اونا كمك مي كنه تا معماي بهتر و جذابتري رو طراحي كنيم:

 

معماي منطقي طرح كنين

 

طرح كردن معماهاي بسيار سخت و پيچيده و يا معماي بسيار ساده اصلا مناسب اتاق فرار نيست. چون حل كردن معماهاي پيچيده احتياج به استفاده از تكنيك هاي خاص و زمان بري داره كه شايد تو تايم مشخص و از پيش تعيين شده اتاق هاي فرار، باعث سردرگمي بشن و فضاي بازي رو ملتهب و آشفته كنن. معماهاي خيلي ساده  هم با جواب هاي پيش پا افتاده و راحت،كاملا نتيجه عكس داشته و بيشتر باعث دلسردي بازيكنا ميشن تا لذت و هيجان.

البته اگه يكم فريب چاشنيه معماها كنين بد نيست، ولي طراحي يه معماي پيچيده ي خيلي سخت نه منصفانه ست و نه منطقي، پس تو طراحي معماهاي اتاق فرار ميانه رو باشين و معمايي مطرح كنين كه در بازيكن ايجاد انگيزه كنه و اون براي حل كردنش نهايت تلاششو بكنه.

 

استراتژي اتاق فرار

 

همان طوركه بازيكنا براي حل معما بايد استراتژي داشته باشن، يه طراح خوب هم لازمه يه برنامه ريزي كلي داشته باشه. يعني لازمه به طور دقيق بدونه كه ميخواد چيكار كنه و هدفش از طراحي اين معما چيه. بنابراين بهتره اول معما رو تو ذهنتون طراحي كنين و الگوهاي مرتبط به اون رو كنار هم قرار بدين. بعد معما رو روي كاغذ بيارين و مرحله به مرحله با هرس كردن شاخ و برگ هاي اضافي به معماي مورد نظر برسين.

 

به سوالات احتمالي پاسخ بدين

 

يه معماي خوب، اطلاعات لازم و كافي براي رسيدن به جواب رو داره و طراح معما بايد هم به عنوان طراح و هم به عنوان بازيكن، جنبه هاي مختلف معما رو به خوبي بررسي كنه و تمام نكات اصلي و مهمي كه براي رسيدن به جواب لازمه رو تو طرح سوال بگنجونه. براي رسيدن به اين هدف، شايد لازم باشه معما رو با چند نفر به صورت امتحاني تست كنين و مطمئن بشين كه همه سوالات احتمالي بازيكنا از قبل ديده شده و به صورت هينت تو سوال قرار داره.

 

هر معما فقط يه جواب داره

 

داشتن يه پاسخ واضح و مشخص براي هر معما به بازيكن كمك مي كنه كه توي اتاق فرار وقتشو با حدس و گمان هاي بيهوده تلف نكنه و مسير درست رو انتخاب كنه. براي رسيدن به يه چنين جاي مشخصي لازمه كه سرنخ ها و نشونه ها، بازيكنا رو به سمت يه جواب مشخص هدايت كنه و راه رو براي حدس زدن هاي نادرست و اشتباه ببنده.

 

اطلاعات كافي بدين

 

يكي از ظريف ترين نكات طراحي معما اينه كه سازنده معما نبايد مبهم بودن يه معما رو به حساب دشوار بودنش بذاره و فك كنه هر چقد اطلاعات كمتري بده، پس معماش سختتر و چالش برانگيزتره. معماها طرح ميشن كه حل بشن و اگه قصدتون از طراحي معماها اينه كه هوش و دكاوتتنون رو به رخ بقيه بكشين و از حل نشدن معماها لذت ببرين، راه رو اشتباه انتخاب كردين.

پس در زمان طرح معما اطلاعاتي كه بازيكن بهش احتياج داره رو در اختيارش قرار بدين؛ اين اطلاعات نه بايد كم باشه و نه زياد؛ فقط بايد مثل قطعات يه پازل به درستي كنار هم قرار بگيرن تا بشه به جواب رسيد.

 

ارتباط بين معما و سرنخ ارتباط معنادار و منطقي باشه

 

توصيف يه موقعيت، ديالوگ شخصيت ها، دست نوشته و يا هر چيز ديگه اي كه تو سناريوي داستان ازش استفاده ميشه، مي تونه سرنخ معما باشه ولي نكته مهم تو طراحي سرنخ، واضح و مشخص بودنشه، به طوري كه سرنخا بايد بازيكنا رو به سمت مسير درست و پيدا كردن جواب سوق بدن.

 واضح و روشن بودن سرنخ به معني تابلو بودنش نيست و سرنخاي ضعيف و بي مايه كه راه حل رو لو بدن، ديگه عملا سرنخ نيستن و باعث دلزدگي بازيكنا ميشن. حواستون باشه سرنخ بايد زير پوستي و هوشمندانه باشه تا بازيكن از پيداكردنش غرق شعف بشه و با خودش بگه: آهاااا همينه...

 

معماي سريالي بسازين

 

معمايي طراحي كنين كه انگيزه بخش و دنباله دار باشن. يعني يه ارتباط كلي بين همه معماهاي يه اتاق فرار وجود داشته باشه و جواب هر معما، داده ي معماي مرحله بعد باشه. پيوند زدن بين معماها و سرنخ ها شرايط بازي رو دلچسب تر مي كنه و به بازيكنا كمك مي كنه تا دورنمايي از مراحل بعديتوي ذهنشون داشته باشن.

 

الگوي تكراري ممنوع

 

معما هم مثل بقيه اجزاي اتاق بايد براي بازيكن سرشار از تازگي و نشاط باشه يعني اين كه استفاده تكراري از يه الگوي خاص براي حل چند معما، واقعا كسل كننده و ملال آوره. اگه هدف طراح براي استفاده از اين الكوي تكراري كمك به بازيكنا و تسريع روند بازيه كه نه تنها چنين نتيجه اي نداره بلكه فضاي بازي رو سنگين و خسته كننده مي كنه؛ به طوري كه بازيكنا عملا انگيزه اي واسه ادامه ندارن.

 

اجزاي معما بايد مثل يه پازل به هم پيوسته باشن

 

يه طراح موفق معما سعي مي كنه از هر چيز به ظاهر كوچك و بي ارزشي، براي رسيدن به هدفش استفاده كنه و با كنار هم چيدنشون به يه پازل كامل و چالش برانگيز برسه. اين چيزا مي تونن اطلاعات و سرنخ هاي تو بازي بشن يا حتي استفاده درست از دكور، نور، موسيقي، صدا و... . در هر صورت مهم اينه كه يه پك كامل و منسجم در اختيار بازيكن قرار بگيره كه اونو به سمت مشخصي هدايت و راهنمايي مي كنه. اين نوع از معما دقيقا همون چيزيه كه تو اتاق تسخير رعايت شده و اولين سرنخ تو آخرين معما بدرد شما ميخوره.

 

پازل ها بايد بازخورد داشته باشن

 

همه بازيكنا احتياج دارن كه بدونن تو مسير درست هستن و دارن به جواب نزديك ميشن. چون تو حل كردن معماهاي دشوار و چند مرحله اي بازيكن بايد بعد از پشت سر گذاشتن هر مرحله حس كنه داره راه رو درست ميره و به زودي قراره به يه نتيجه واقعي برسه. بنابراين توجه به اين نكته باعث تقويت روحيه بازيكنا ميشه و انگيزه شون براي حل كردن معما رو قويتر مي كنه.

همون طور كه از قبل اشاره كردم الگوي مشخصي براي طراحي معما وجود نداره و هر مجموعه اي براي طراحي معما يه سري فاكتور هاي خاص رو مدنظر قرار ميده. ولي واقعا اون چيزي كه باعث ميشه بعضي مجموعه ها مثل مجموعه انيگما خاص و بينظير باشن و معماهاشون زبانزد بشه ، طراحي حرفه اي معماهاست.

 معماهاي انيگما كاملا بر اساس هوش و ذكاوت افراد طراحي شدن، تا مغز رو به چالش بكشونن و در جريان ماجراجويي هاي اتاق؛ فضاي شاد و دلپذيري رو ايجاد كنن. سرنخ ها و اطلاعات موجود تو هر معما نه اونقدر زيادن كه باعث سردرگمي و انباشت اطلاعات بشن و نه اونقدر كمن كه بازيكن رو گيج كنن تا بي خيال حل كردنشون بشه.

در كل اون چيزي كه تو اتاق فرار مجموعه انيگما اتفاق ميفته يه ماجراجويي هدفمند با معماهاي خلاقانه و هيجان انگيزه كه در نهايت به يه پايان خوب و جذاب ختم ميشه. طراحي حرفه اي معماها در كنار شناخت درست از جامعه هدف باعث شده هر كدوم از اتاق هاي فرار مجموعه انيگما به تنهايي يه تجربه خاص و منحصر بفرد باشن.

 

منبع: مجموعه اتاق فرار انيگما

 


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۰۹:۰۸:۴۹ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]

زمان قديم براي بچه ها پر از چالش بود. مثلا تو ي مورد از اين چالشا، داستان برامون تعريف ميكردن و اين داستانا به اندازه اي ترسناك بود كه عجيب بود براي ما تعريفش كنن اما ميكردن. براي آشنايي بيشتر با اين جور داستان هاي عبرت آموز، فقط كافيه يه جستجوي ساده بكنين تا به نمونه هاي زيادي از اونها كه تقريبا تو فرهنگ همه كشورها وجود داشته، دست پيدا كنين.

در گذشته كه خبري از سينما و تلويزيون نبود، داستان ها نقش بسيار مهمي در تربيت كودكان داشتن و معمولا خانواده ها تلاش مي كردن تا در قالب داستان هاي عبرت آموز، رفتارهاي تربيتي خاصي رو براي بچه هاشون نهادينه كنن. داستان هايي كه به اين سبك روايت ميشدن، اغلب هشدار دهنده بودن و وقتي با چاشني اغراق قاطي مي شد، واقعا براي كودكان ترسناك بود. حالا ما قراره 7تا از اين داستانا رو براي شما بگيم

در اينجا براي آشنايي بيشتر به چند نمونه از داستان هاي اين چنيني مي پردازيم:

 

شنل قرمزي

 

اصل اين داستان ايتاليايي به نام مادر بزرگ قلابي در قرن دهم نوشته شده و يكي از قديمي ترين و آشناترين داستان هاييه كه با اقتباس از اون، كارتون ها و فيلم هاي جذاب زيادي ساخته شدن. اين داستان در مورد دختريه با شنل قرمز كه به نصيحت مادرش گوش نمي كنه و در مسير رفتن به خونه مادر بزرگ با حرف زدن با غريبه ها و اعتماد به اونا باعث به وجود اومدن دردسرهايي ميشه.

 نكته اخلاقي اين داستان اينه كه بچه ها بايد به حرف بزرگتراشون گوش بدن و به هر كسي اعتماد نكنن.

 

عاقبت تقليد از پسرها

 

اين داستان كه در سال 1859 ميلادي نوشته شده در مورد دختريه كه رفتارهاي پسرانه و كمي بي ادبانه داره و حاضر نيست به نصيحت ديگران گوش بده و تو رفتاراش مثل يه خانم رفتار كنه. در انتهاي داستان هم اين دختر به يه پسر با شغل دريانوردي تبديل مي شه.

نتيجه اخلاقي اين داستان كه قطعا در اين دوره و زمونه تاريخ مصرفش به پايان رسيده؛ اين بود كه دخترا بايد رفتار دخترانه داشته باشن و از ظرافت هاي زنانه بهره ببرن.

 

پيرزن گوني به دست

 

اين داستان قديمي كه بيشتر در مناطق اطراف مديترانه و سوريه رواج داشته، در مورد پيرزنيه كه با يه گوني رو پشتش بچه هاي شلوغ و بازيگوش را شناسايي مي كنه و بعد در يه فرصت مناسب اونارو تو گوني ميندازه و به بالاي كوه مي بره. اونجا هم با تخت هاي سوزني و لباسهاي ضخيم مجازاتشون مي كنه. پيرزن گوني به دست كه كارش شبها شروع ميشه، معمولا پشت پنجره هاي خونه ها منتظر مي ايسته تا بچه هاي بد رو با خودش ببره.

اين داستان كه بدون چاشني اغراق هم ترسناكه، نكته تربيتيش اينه كه به بچه ها ياد بدن شبا زودتر بخوابن.

 

عاقبت بچه اي كه ناخنش را بجود

 

اين داستان در مورد پسريه كه عادت مكيدن انگشتها و جويدن ناخن هاش رو داشت. مادر اين پسر بچه هم بهش هشدار داده بود كه اگه اين عادت زشتش رو ترك نكنه، خياطي با قيچي بزرگ انگشتاشو قطع مي كنه.

داستان عاقيت بچه اي كه ناخنش را بجود، يه بخش از كتاب  Struwwelpeter  نوشته هاينريش هافمن؛ شش داستان جداگانه داره و در سال 1845 ميلادي نگاشته شده. تو اين كتاب نويسنده تلاش كرده تا مفاهيمي مثل مهربان بودن با حيوانات، كوتاه كردن مو، بهانه گيري نكردن از غذا و... را در قالبي ترسناك به كودكان ياد بده.

 

ربكا

 

اين داستان كه توسط هيلاري بيلوك نوشته شده، درباره دختر خوبي به نام ربكاست كه فقط يه رفتار زشت داره و دوس داره با مجكم بستن درها ديگران رو بترسونه. سرانجام هم يه روز يه سنگ بزرگي از بالاي  دري كه ربكا محكم بسته بود؛ كنده ميشه و به سرش ميخوره و اونو مي كشه.

 

دخترك گريان

 

اين داستان در مورد دخترك زيباييه كه با وجود داشتن زندگي خوب همش گريه مي كنه. مادرش بهش هشدار داده بود كه اگه زياد گريه كنه، ممكنه بيناييش رو از دست بده ؛ ولي دخترك به حرفاش گوش نميده و عاقبت چشماش از حدقه در مياد و روي زمين ميفته.

 

مكس و موريتز

 

اين داستان كه واقعا به ژانر وحشت شباهت داره؛ در مورد دو كودك شروره كه هيچ كس از دستشون در اسايش نيست، اونها از هيچ كار خبيثانه اي ابا نداشتن و همه رو به نوعي آزار ميدادن. مثلا با دونه هاي سمي پرندگان رو مي كشتن، در تختخواب عمويشان حشرات موذي مينداختن. موهاي معلمشان را آتش ميزدن و مرغ ها را مي دزديدن و .... . در نهايت هم اين دو كودك بدجنس توسط يه كشاورز تكه تكه ميشن و گوشتشون به عنوان غذا جلوي مرغابي ها انداخته ميشه.

نمونه هاي اين سبك از داستان نويسي در فرهنگ قديم ايراني نيزكم نيست و گذشته ما مملو از داستان هاي ترسناكي از غول و جن و پريه كه با هدف تربيت بچه ها زير كرسيها گفته ميشد و سعي ميشد با ترسوندن بچه ها، اونا رو به انجام كارهاي خوب تشويق كنن.

خوشبختانه در دوره و زمونه اي زندگي مي كنيم كه گفتن و شنيدن چنين داستان هايي كاملا منسوخ شده و همگان معترفن كه اين داستان هاي دلهره اور حتي با هدف تربيت كودكان باعث ايجاد ترس، ديدن كابوس و به وجود آمدن حس هايي مثل خشونت و اندوه ميشه.

با اين همه ديده شده كه تقريبا اكثر كودكان در دوران نوجواني براي فرار از روزمرگي و تكرار؛ علاقه خاصي به خواندن كتاب هاي ترسناك پيدا مي كنن. چرا كه با خوندن اين كتاب ها مي تونن انرژي درونيشون رو تخليه كنن و با فعال كردن قوه تخيل، احساس شجاعت پيدا كنن.

در اين بين نوجوونا و جوونايي هم هستن كه حس ماجراجويي درونيشون نه با خوندن كتاب كه با ديدن فيلم بيشتر ارضا ميشه، اين جور افراد كه دوس دارن؛ خودشون رو جاي قهرمان داستان ببينن، از حس ترس كاذب لذت مي برن و دچار هيجان ميشن. اين ادما از جان سالم به در بردن قهرمان داستان و ماجراجويي هاي رمز آلود و راز گونه ياد مي گيرن كه مشكلات رو ميشه حل كرد و اين جوري اعتماد بنفس بهتري دارن. پس ميشه گفت كه به نوعي حس لذت بردن از داستان ها و فيلم هاي ترسناك براي يه سري از آدما وجود داره و اونها دوس دارن با تجربه غير مستقيم ترس، احساس اضطراب و ناارامي خودشون رو تخليه كنن واز دل ماجراهاي رازگونه وترسناك چيزاي خوب ياد بگيرن.

عملا خيلي از افراد دوس ندارن ترس واقعي رو تجربه كنن و از تجربش به شكل مجازي بيشتر لذت مي برن، چرا كه مغز انسان وقتي در يه محيط امن با دانش و آگاهي، ترس و دلهره رو تجربه مي كنه، لذتي وصف ناشدني نصيبش ميشه. دقيقا عين شور و هيجاني كه بعد از تجربه يه اتاق فرار به آدم دست ميده.

با توجه به اين كه اتاق فرار بر اساس تجربه غير مستقيم ترس طراحي و ساخته شده، افراد مي تونن با بودن تو اين فضاها حس ماجراجويي درونيشون رو ارضا كنن، البته به شرطي كه به يه اتاق فرار خوب مثل مجموعه انيگما اعتماد كنن. مجموعه انيگما از اون جاهايي كه به درد روزهاي كسل كننده ميخوره كه با دوستاتون دنبال يه هيجان واقعي و غير قابل تكرار مي گردين. چون اين اتاق هاي فرار جوري طراحي شدن كه اول حس كنجكاوي شمارو تحريك مي كنن و بعد از اين كه شما رو براي دونستن نتيجه حسابي تحريك كردن، با يه نتيجه غير منتظره باعث شگفتيتون ميشن و لذتي وصف ناشدني رو براتون به ارمغان ميارن.

مجموعه انيگما تقريبا براي هر نوع سليقه اي يه اتاق طراحي كرده، مثلا اگه عاشق فيلم ها و كتاب هاي پليسي و داستان هاي جنايي هستين و از به هم ربط دادن سرنخ ها و حل يك مساله لذت مي برين، اتاق قتل مرموز به درد شما مي خوره، اگه اهل ماجراهاي ترسناك هستين كه به خاطر درگيري و در نهايت چيرگي بر ترس قهرمان داستان لذت مي برين، اتاق تسخير اين مجموعه مناسب شماست. البته اگه عاشق فيلم هاي جنگي هستين و دلتون ميخواد در يه فضاي صلح اميز ترس و هيجان شرايط جنگي رو تجربه كنين، ي راست بريد سراغ اتاق جنگ مجموعه انيگما كه پر از هيجان و آدرنالينه.

در هر صورت اين اتاق ها و فضاهاي متفاوتشون يه فرصت دورهمي فوق العاده براي اوناييه كه ميخوان گذشت زمان رو نفهمن و براي يه ساعتي از محيط هاي كسل كننده اطرافشون دور باشن.

 

منبع: مجموعه اتاق فرار انيگما


ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ۰۹:۵۲:۳۷ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]
[ ۱ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
نظرسنجی
[#VoteTitle#]
[#VTITLE#]
     نتیجه

لینک های تبادلی
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 0
دیروز : 0
افراد آنلاین : 8
همه : 0
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی