در حال حاضر اين بازي و نحوه ارائه و اجراش به يه صنعت تبديل شده كه به سرعت داره پيشرفت مي كنه، به طوري كه با استفاده از تكنولوژي و خلاقيت، هر روز شاهد نواوري و ابداعات جديد و بكري تو اين سرگرمي هستيم كه براي طرفدارا بسيار جذاب و دلنشينه. واسه همين سازندگان و طراحان اين صنعت با هدف جذب بيشتر مشتري و رونق بازار، شروع به افزايش اتاق ها، سناريوها، معما ها و... كردن كه باعث گستردگي و تنوع تو موضوع و محتوا شد. درسته كه اين تنوع خيلي خوبه و هيجان و شرايط بازي رو به ميزان قابل توجهي بهبود مي بخشه؛ ولي تو شهرهاي بزرگي مثل تهران كه تعداد اتاق هاي فرارش واقعا زياده، اين موضوع باعث سردرگمي بازيكنا ميشه، خصوصا اگه مبتدي باشين و بخواين براي يه بار هم كه شده؛ اين تفريح خاص رو امتحان كنين.

پس اگه يه بازيكن تازه كاريد و قصد دارين اولين تجربتون جزء بهترين تجربه هاتون باشه، تا آخر اين مقاله ما رو همراهي كنين تا به شما در خصوص انتخاب بهترين اتاق فرار كمك كنيم:

به حرفاي ديگران اعتماد نكنين

منظور از اعتماد نكردن به حرفاي ديگران اينه كه به هيچ وجه بر اساس تعريف ديگران و يا پيشنهاد اونا يه اتاق فرار رو به ليست انتخاباتون اضافه يا كم نكنين. چون شايد يه اتاق فراري كه مطابق سليقه يه نفر نيست، واسه ديگران جذاب و پر هيجان باشه، پس در هنگام مشورت با دوستاتون و شنيدن نظراتشون هميشه يه ضريب خطا بذارين و فقط به انتقاد هاي منصفانه اهميت بدين. از اونجا كه شما يه شخصيت با علايق كاملا مستقل هستين كه صد در صد با ديگران فرق داره، پس بگردين و بهترين انتخاب رو بر اساس سليقه شخصي خودتون داشته باشين.

گروه خودتون رو داشته باشين

براي انتخاب يه اتاق فرار خوب، بهتره قبل از هر چيزي اكيپ يا گروه خودتون رو بسازين، يه گروه تقريبا همفكر كه اهل ماجراجويي و كارهاي هيجان انگيز باشن. هر چي گروهتون يه دست تر باشه، نتيجه كار بهتر ميشه. يه دستي گروه به معناي تك جنسيتي يا تناسب سن و سال نيست، بلكه منظور اينه كه سليقه اعضاي گروه شبيه هم باشه، مثلا همه اعضاي گروه از بودن تو فضاهاي رعب آور و ترسناك لذت ببرن يا همه دنبال يه اتاق فرار پر از چالش و معما و هيجان باشن.

مجموعه هاي كار بلد رو شناسايي كنين

بعد از انتخاب اعضاي گروه، به دنبال يه مجموعه اي باشين كه حرفه اي و بنام باشه. چون مجموعه هاي حرفه اي، كارشون رو خيلي خوب بلدن و واسه همه نوع مراجعه كننده اي برنامه دارن. از اونجا كه تو اتاق فرار فقط سناريو مهم و چالش برانگيز نيست و معماها نيز باعث جذابيت فوق العاده خط داستان ميشن، انتخاب معماي خوب و مرتبط چالشيه كه همه از عهده اش به خوبي بر نميان و فقط يه سري مجموعه هاي خاص هستن كه تونستن تو اين زمينه رضايت خاطر مراجعه كننده هاشو فراهم كنن. در هر صورت نكته مهم اينه كه شما بگرديد و مجموعه اي رو انتخاب كنين كه تمركزش بر روي معماهايي باشه كه مناسب بازيكناي مبتدي يا نيمه حرفه اي باشه.

طراحي معما يكي از اساسي ترين و مهمترين بخش هاي طراحيه يه اتاق فراره كه اگه درست و بجا باشه، تو جذب مشتري و مخاطب خيلي كمك كنندست. واسه همين مجموعه هايي مثل انيگما كه تا حالا بسيار موفق عمل كردن، توجهي خاص به اين جنبه دارن و ميدونن كه معماي آسون به همون اندازه معماي سخت و دشوار به مجموعه آسيب مي زنه. چون معماهاي آسون حتي براي مبتدي ها هم بي مزه و خسته كننده ست چه برسه به حرفه اي ها، معماهاي غيرقابل حل هم كه كلا ايده فرار رو دلسرد مي كنن، باعث ميشه بازيكنا خيلي زود از پيش رفتن و حل كردن معما خسته بشن و حس بازند ها رو داشته باشن كه در هر دو صورت اين به ضرر مجموعه ست.

بايد بپذيريم كه رونق كسب و كار اتاق فرار ارتباط مستقيم با تعداد بازديد كننده ها داره. براي بالا بردن تعداد بازديد كننده هم مجموعه انيگما استراتژي خاصي رو اجرا كرده كه تا حالا بسيار موفق بوده. طراحان اين مجموعه مي دونن كه بيشتر افرادي كه عاشق اتاق فرارن به نوعي عاشق پازلن. البته يه سري تفاوت بين اين افراد وجود داره، مثلا اين كه كهنه سربازاي اتاق هاي فرار كه چند باره اين اتاق ها رو تجربه كردن، به دنبال حل يه چالش يا يه معما نيستن، بلكه اونا براي  تجربه يه حس پيچيده، سناريوي خوب و محيط غوطه ور يا همون جريان بازي سيال و روان، حاضرن بارها و بارها اين اتاق ها رو تجربه كنن. چون اتاق هاي فرار مجموعه انيگما با معماهاي مرتبط و منحصر بفردش، حس قهرماناي فيلمها رو بهشون القا مي كنه. حسي كه تو شرايط سخت و دشوار به همراه معماهاي چالش برانگيز و خاص بدست مياد و براي بازيكنا بسيار غرور افرين و شادي آوره.

يكي ديگه از شگردهاي مجموعه انيگما استفاده از سرنخ هاي ظريف و نكات ريزه كه دوشادوش يه معماي سخت و چالش برانگيز شرايط بازي رو پر هيجان و پر انرژي مي سازه. اين تكنيك كه كمك مي كنه تا بازيكنا تو فضاي داستان و بازي غوطه ور بشن، همون فوت كوزه گري اتاق هاي فرار موفقه. مثلا اگه شرايط يه اتاق فرار ايجاب كنه كه تو جريان بازي تعداد زيادي معماي آسون گنجونده بشه كه به بازيكنا؛ مجموعه اي طولاني از پيروزي هاي كوچيك رو هديه بده، حتما به خاطر صلاحديد اين كار انجام ميشه تا هم بازيكنا رو سرگرم كنه و هم تمركزشون رو بالا ببره. اين روند ممكنه كاملا تو يه اتاق ديگه فرق كنه و معماهايي طرح بشه كه احتياج به مهارت حل مساله يا توانايي هاي بيشتر داشته باشه كه در اين صورت سعي ميشه با كمك از خارج، فشار و استرس روي بازيكن رو كم كنن و با گذاشتن نشانه ها و راهنمايي هايي، بازيكنا رو به مسير اصلي هدايت مي كنه.

در هر صورت در محبوبيت روزافزون مجموعه انيگما عوامل و مسائل خيلي زيادي نقش دارن، ولي قطعا يكي از دلايل مراجعه چند باره بازيكنا به اين مجموعه و به نوعي تبديل شدن اين مجموعه به پاتوق، حس امنيت و آرامشيه كه در طول بازي به بازيكنا دست ميده. نكته سنجي و تيزبيني دست اندركاران اين مجموعه از انتخاب محل تا استخدام گيم مسترهاي حرفه اي و كاربلد شروع ميشه و به تمامي مسائل ريز و درشت مجموعه ختم ميشه.

بنابراين اگه مبتدي هستين و تصميم دارين يه سرگرمي جديد براي خودتون مهيا كنين، حتما انتخاب اول و آخرتون مجموعه انيگما با تنوع بي نظيري از سناريوها باشه كه در كنار همه جذابيت هاي خاصش، قطعا پاسخگوي سليقه كليه اعضاي گروهتونم هست.

منبع: اتاق فرار انيگما

يكي از مشكلاتي كه بعد از ورود ويروس كرونا به كشور بوجود اومد، اعتماد نكردن مردم به مراكز تفريحي براي گذروندن اوقات فراغت بود. ديگه مردم رو آورده بودن به اينكه برن خونه كسي كه حياط داره و اونجا دورهمي داشته باشن تا هم ي ديد و بازديد هم اينكه ي بازي كرده باشن. اوايل كه خيلي خوب بود و لذتبخش اما بعدها ديگه حوصله سر بر شد. بچه ها ميخواستن دوستاشون رو ببينن و دنبال ي فضايي بودن كه اين اتفاق بيفته و مريض هم نشن. ضمنا اون ماسك هم درنمياوردن پس دنبال كافه و رستوران نباشين. رسيدن به پارك و بعد از اين همه امتحان كردن مورداي مختلف دنبال ي بازي بودن كه ماسك رو درنيارن ولي بتونن راحت بازي كنن. براي همين گشتيم و امن ترين بازي در زمان كرونا رو براي شما پيدا كرديم .

در كشور ما، از بين تفريحاتي كه معمولا ميشه از شون استفاده كرد؛ مثل كافه ها، رستوران ها، سينماها، تئاتر، شهر بازي، اتاق فرار و ...،  به نظر مياد كه اتاق فرار از امنيت بيشتري نسبت به بقيه مراكز تفريحي برخورداره.

در مقايسه با سالن هاي ورزشي، سينما، تئاتر، كافه ها و رستوران ها كه به خاطر نوع خدمات و شرايط به راحتي امكان رعايت فاصله اجتماعي وجود نداره و تقريبا همه جور آدمي تو اين مجموعه ها حضور پيدا مي كنن، اتاق هاي فرار در هر سانس محدوديت شركت كننده دارن و معمولا تعداد افرادي كه تو يه اتاق حضور پيدا مي كنن، بسته به نوع مجموعه بين 6 تا 10 نفر در نوسانه كه اين خودش يه نكته مثبت و حائز اهميته.

البته از اين جنبه كه اتاق فرار يه سرگرمي ايه كه خارج از خونه انجام ميشه و طبيعتا كنترل خيلي از شرايطش دست ما نيست، هنوز خطرات زيادي وجود داره كه نياز به دقت و توجه بيشتري داره. واسه همين بايد قبل از انتخاب اتاق فرار، حواستون به همه جزئيات باشه و به هر مجموعه اي اعتماد نكنين.

بنابراين بهتره براي انتخاب به سراغ مجموعه هايي برين كه براي اين روزاي كرونايي برنامه هاي خاص و ويژه دارن. مجموعه هايي مثل انيگما كه با يه تيم اجرايي قوي برنامه هايي رو تدارك ديدن كه نه تنها كاربردي و اجرايين؛ بلكه تونستن احتمال خطر رو هم به حداقل برسونن.

يكي از اين برنامه هاي خوب اين مجموعه كه باعث ميشه تا با خيال راحت بهشون اعتماد كرد اينه كه تو اين دوران، هيچ فرد يا گروهي اجازه حضور تو تيم يا گروه غريبه رو نداره و افراد يه گروه بايد همديگه رو بشناسن و با هماتاق رو رزرو كنن( قبلا اين امكان وجود داشت). بنابراين ديگه نگراني معنايي نداره، چون تو طول اين بازي هيچ خطري براي تماس مستقيم با فرد ناشناس و احتمالا آلوده وجود نداره، هم از اون لحاظ كه وقتي شما اتاق فرار رو براي اكيپ و گروه خودتون رزرو كنين، ديگه آدم ناشناسي بينتون نيست كه بخواد خطر ساز باشه و هم از اين لحاظ كه اين مجموعه خودش يه سري قوانين سفت و سخت داره كه اجازه نميده افراد پرخطر تو مجموعه يا حتي دور و برش حضور داشته باشن.

به طور طبيعي مجموعه انيگما در خصوص ميزباني و مراقبت از ميهمانا و بازيكنا خيلي حساسه و اين حساسيت تو اين شرايط كرونايي به ميزان قابل توجهي افزايش هم پيدا كرده. براي حفظ سلامتي بازيكنا و كاركنا، اين مجموعه يه سري قوانين وضع كرده كه به بهتر شدن شرايط كمك مي كنه مثل : استفاده از ماسك در تمام طول بازي، شستن دست ها قبل و بعد بازي، استفاده از ژل دست ضد باكتري يا الكل، حفظ فاصله ايمن بين بازيكنا و .... .

يكي ديگه از راهكارها، تميز و ضدعفوني كردن سرويس بهداشتي و اتاق ها بعد از هر بار استفاده ست كه به همين خاطر، دستگاه هاي تهويه هوا كليه اتاق ها و سرويس بهداشتي مجموعه به صورت 24 ساعته كار مي كنه.

 ضدعفوني كردن پازل ها و ابزار مورد استفاده تو اتاق ها، ضد عفوني كردن سطوح و فضاهاي مورد استفاده بازيكنا از نكات بهداشتي ديگه ايه كه اين مجموعه خودشو موظف به رعايتش ميدونه. به همين خاطر بعد از هر سانس اتاق به مدت نيم ساعت خاليه و بعد از تميز و ضدعفوني كردن اتاق، سانس بعدي با فاصله زماني نيم ساعت شروع ميشه.

 كاركنا و گيم مستر مجموعه هم قبل از حضور تو مجموعه مثل بازيكنا تب سنجي ميشن و در صورت مشاهده هر نوع احساس خطري، اجازه حضور تو مجموعه رو نخواهند داشت. علاوه بر اين به خاطر يكسان بودن راهروي ورودي اتاق ها، هر گروه تو زماني كاملا مشخص اجازه حضور تو اتاق رزرو شده رو داره، در صورت زود رسيدن، بازيكنا مي تونن تو پاركينگ يا فضاي جلوي اتاق فرار كه محوطه باز و وسيعيه، منتظر دوستاشون باشن. البته اونايي كه اتاق كلبه وحشت رو رزرو مي كنن حتي اين دغدغه رو هم ندارن، چون ورودي اين اتاق از كل مجموعه جداست.

از همه اينا گذشته، واقعا لازمه براي تداوم باز بودن چنين مراكزي، همه افرادي كه ازش استفاده مي كنن، خودشون رو موظف به رعايت نكات بهداشتي و ايمني بدونن. درسته كه تو مجموعه انيگما گيم مستر و مسئولاي بخش همه ي اين نكات رو يادآوري مي كنن و تلاش مي كنن تا همه موارد به بهترين نحو ممكن رعايت بشه، حتي در صورت مشاهده بازيكني كه بنا به هر دليلي ماسك نزده، بهش ماسك ميدن؛ ولي واقعيت اينه كه خود شخص و روحيه مسئوليت پذيريش خيلي مهمه. بنابراين اگه واقعا دلتون مي خواد شرايط رو براي همه آسونتر و دلپذير تر كنين، هنگام انتخاب اكيپي كه قراره دور هم جمع بشين، دقت بيشتري به خرج بدين و با شناختي كه از افراد دارين، كسايي رو انتخاب كنين كه رعايت نكات بهداشتي تو فضاي بسته رو وظيفه خودشون مي دونن.

همه گيري كرونا در صورتي مي تونه پايان صنعت بازيهايي مثل اتاق فرار باشه كه حضور افراد بدون رعايت نكات بهداشتي و ايمني صورت بپذيره و احتمال سرايت بيماري تو اين فضاها به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا كنه. ولي قطعا اگه همه دوستداران و طرفداران اين سرگرمي در كنار طراحان و سازندگان اين مجموعه قرار بگيرن و همه با هم با رعايت حداكثري نكات ايمني بيان شده، احتمال سرايت بيماري رو به حداقل و حتي به صفر برسونن، ميشه اميدوار بود در هر شرايطي اين سرگرمي هاي مفرح قابل استفاده باشن.

منبع: اتاق فرار انيگما

از دوران شدت گرفتن كرونا و خونه نشين شدن مردم خيلي از تفريحات بيرون كم شد و به تفريح توي خونه خلاصه شد. وقتي مردم حتي نتونستن دور همديگه جم بشن، رو آوردن به بازي هاي آنلاين اما اين وسط هم كسايي بودن كه حوصله بازي آنلاين نداشتن و عاشق سريال ديدن بودن. همين ي مورد كافي بود تا مردم رو بيارن سمت سريالاي خارجي و ديدن پشت سرهم سريالا. اكثر اين سريالا عاشقونه و معمايي-جنايي بوده ولي اين وسط ي سريال اومد كه با همه فرق داشت و رفته بود سراغ موضوع ماورايي.

شايد حتي سازندگان سريال پرطرفدار و محبوب سوپر نچرال (Supernatural) كه 15 فصل پر فراز و نشيب رو با جديت پشت سر گذاشتن، پيش بيني چنين موفقيت بزرگي را براي اين مجموعه نمي كردن. ماجراي فيلم در مورد دو برادر به نام هاي دين و سم وينچستر با بازي برجسته جرد پادالكي و جنسن اكلزه كه در طول سال ها با انواع و اقسام موجودات اساطيري و كهن از قابيل و فرشتگان مقرب گرفته تا شيطان و هيولاهاي ترسناك دسته و پنجه نرم كردن و بارها جلو آخرالزمان رو گرفتن.

اين مجموعه كه قطعا مانند هر سريال تلويزيوني از نقاط قوت و ضعف بسياري برخورداره، بيشتر به خاطر داستان هاي تمثيلي، فانتزي و ترسناكش كه برگرفته از عميق ترين و كهن ترين افسانه ها و داستان هاي زندگي انسانيه و به نوعي ريشه در ترس ها و پرسش هاي بشري داره، معروف و مشهوره.

در اينجا به چند نمونه از ترسناك ترين هيولاهاي اين سريال اشاره مي كنيم:

شيپ شيفتر ( Shapeshifter)

همونطور كه از نام اين هيولا بر مياد؛ مي تونه شكل هر انساني رو به خودش بگيره و از اين  نظر يكي از انساني ترين هيولاهاي دنياي ماورايي به شمار مياد. اين هيولاي برجسته كه در سه فصل شگفت انگيز 1، 2 و 4 حضوري برجسته و بي نظير داشت؛ خودشو به شكل اعضاي نزديك خانواده و دوستان در مي آورد و اونا رو مي كشت.

در قسمت" Nightshifter"  اين موجود ترسناك تو قالب كاركنان بانك سرقت هاي خودشو انجام مي داد. نقطه اوج حضور اين هيولا تو قسمت" Monester Movie"  كه به شكل هيولاي كلاسيك در مياد و قربانيانشو اونجوري كه دوس داره مي كشه، واقعا ارزش چند بار تماشا كردن رو داره.

جن ( Dhinn)

حضور جن به عنوان يه مخلوق نام آشنا تو اين سريال خيلي زيبا و عالي بود. اين هيولاي معرفي شده تو غارها زندگي مي كرد و از توانايي خودش براي خواب كردن و يا به كما فرستادن انسان ها استفاده مي كرد، سپس در حالي كه انسان ها تو روياهاي خودشون غرق شدن، اون از خونشون تغذيه مي كرد و آروم آروم جونشون رو مي گرفت.

ونديگو ( Wendigo)

تو اين سريال؛ هيولاي ونديگو به معني بلعنده شرور، موجودي ترسناكه كه با توانايي مافوق بشري به دليل خوردن گوشت انسان ها حسابي معروف شده. ونديگو تو قسمت دوم و هفتم سريال حضوري بسيار جالب داشت و خيلي زود به يكي از هيولاهاي محبوب طرفدارا تبديل شد.

بلادي مري ( Bloody Mary)

بدون شك تو فصل اول اين سريال، روح شرير مري خون آلود يكي از به ياد ماندتي ترين شخصيت هاي شرور داستانه. روحي كه اگه سه مرتبه اسمشو روبروي آينه تكرار كنين، به سراغتون مياد و چشم كسي كه به آينه خيره شده رو در مياره و باعث خونريزي داخلي و مرگ دردناك ميشه.

البته حضور دوباره اين روح در فصل هاي چهارده و پانزده، مي تونه يه يادآوري هوشمندانه براي طرفداراي قديمي و وفادار سريال باشه.

پيشتاكو ( Pishtaco)

پيشتاكو يكي از هيولاهاي ترسناكه اين سرياله كه اين دو برادر در جريان ماجراجويي هاشون، باهاش مواجه ميشن. موجودي عجيب و غريب كه از چربي بدن انسان تغذيه مي كنه و در يه مركز درماني و آبگرم زندگي مي كنه.

نكته ترسناك تو اين ماجرا اينه كه اين موجود ماورايي تو حالت عادي چهره اي شبيه آدما داره و فقط زماني كه زنگ غذا به صدا در بياد به كمك زائده هاي دهاني چربي بدن انسان رو مي مكه.

شوجو ( Shojo )

شوجو موجودي افسانه اي تو فرهنگ ژاپنه كه تنها زماني كه افراد به دليل افراط در نوشيدن تو حالت گيجي و منگي قرار دارن، ظاهر ميشه.

اگر چه تو نگاه اول اين موجود اصلا ترسناك به نظر نمياد؛ ولي حضور اين هيولاي ترسناك تو فصل هفتم نشون ميده كه اين هيولا خيلي هم وحشتناكه، چون دقيقا زماني كه شخص تو ضعيف ترين حالت خودش قرار داره؛ بهش حمله مي كنه.

اين روح كه با استفاده از المان هاي زيبايي شناسي سينماي وحشت ژاپن طراحي شده بود، بعد جسماني داشت و دقيقا زماني ظاهر ميشد كه شخص اصلا قادر به دفاع از خودش نبود.

خانواده بندر ( The Benders)

شايد قراردادن يك انسان تو رديف هيولاها، اندكي عجيب و غريب به نظر بياد؛ ولي بايد بپذيريم كه انسان ها اغلب وحشتناك ترين هيولاهايي هستن كه در واقعيت باهاشون سرو كار داريم.

حضور خانواده بندر كه در جريان بازي بيمارگونه خودشون به شكار انسان ها دست مي زدن، عملي وحشيانه و غافلگير كننده بود كه تو اين سريال  به خوبي ازش استفاده شده.

به طور كلي اين سريال با هيولاهاي ترسناكش كه در طول سال هاي  2008 تا 2020 روي آنتن تلويزيون رفت، بسيار موفق و پرطرفدار ظاهر شد و با ماجراجوييهاي جذاب و هيجان انگيزش نه تنها در جهان بلكه در كشور ما نيز به يكي از محبوب ترين سريال هاي تلويزيوني تبديل شده.

اريك كريپك به عنوان خالق اين اثر، اين سريال رو در  327 قسمت در ژانر وحشت و جنايي ساخته كه پر از موجودات خبيث و شياطين ترسناكه. بنابراين كسايي كه عاشق اين سريالن و سال ها اين مجموعه دوست داشتني رو دنبال كردن، اونايين كه عاشق ترس و هيجانن و حاضرن براي تجربه چنين حسي؛ چيزاي مختلفي رو تجربه كنن. براي اين افراد بازديد از اتاق هاي فرار ترسناك نيز يكي از همين تفريحا و سرگرمي هاي مهم به شمار ميره.

علاقه شديد اين افراد به فضاهاي ترسناك و رعب آور باعث شده كه تلاش كنن تا با انتخاب گزينه هاي متنوع، به دنبال كسب تجربه اي همانند قهرماناي داستان هاي ترسناك باشن. جنگيدن با هيولاها و روبروشدن با ارواح تو دنياي واقعي؛ تو اين سال ها اونقدر جذاب و هيجان انگيز بوده كه به نوعي باعث رونق بخشيدن به طراحي هاي اتاق فرار شده.

همانطور كه تو مقوله فيلم و داستان رتبه بندي خاص و منحصر بفردي براي هر ژانر وجود داره و الزاما همه كتابها و فيلم هاي ارائه شده تو اين عرصه موفق نيستن، در زمينه اتاق هاي فرار هم شرايط به همين منواله. با توجه به زياد شدن اين اتاق هاي فرار در سطح شهرهاي بزرگ، شرايط رقابت بسيار سخت و تنگاتنگ شده و فعالان اين حوزه براي بدست آوردن جايگاه بهتر تلاش مي كنن تا بتونن به نحو احسن پاسخگوي نيازهاي مختلف مخاطبان باشن.

توجه به جنبه هاي مختلف يك اتاق فرار از موقعيت جغرافيايي گرفته تا هزينه و تايم بازي، از نكات بسيار مهم و اساسيه. بنابراين اگه يه اتاق فراري مثل مجموعه انيگما؛ بين حرفه ايهاي اين حوزه محبوب شده، پس كاملا مشخصه كه همه چيز سرجاي خودش قرار گرفته و علاوه بر سناريو و دكور، بخش هاي ديگه مجموعه مثل گيم مستر، نورپردازي، معما و سرنخ و... نيز كاملا حرفه اي و عاقلانه انتخاب شدن.

درسته كه تنوع موضوع يكي از نكات برجسته مجموعه انيگماست، ولي از برجسته ترين نقاط قوت اين مجموعه، هماهنگي اي كه بين بخش ها و قسمت هاي مختلف اتاق ها وجود داره. تو اتاق فرار ترسناك مثل كلبه وحشت و يا اتاق تسخير مجموعه انيگما كه حس ترس نسبت به حسهاي ديگه غالب تره، فضاي گوتيك و تاريك اتاق به همراه موسيقي و نوع معماها اونقدر بازيكنا رو درگير مي كنه كه كاملا حسي شبيه قهرماناي فيلم بهشون دست ميده. شرايط تو اين اتاق جوري چيده شده كه با وجود دلهره آور بودن، بازيكن رو مجذوب خودش مي كنه، به طوري كه حاضره بي محابا به قلب خطر بزنه و تا پاي مرگ از نفس نميفته. دقيقا مثل خاطره اي كه از قهرمانهاي داستان هاي ترسناك تو ذهنشون وجود داره.

براي القاي حس ترس نيز مجموعه انيگما از عناصر واقعي الهام مي گيره و تلاش مي كنه تا با طراحي معماهاي منطقي و عاقلانه، فضاي اتاق را كاملا واقعي جلوه بده كه اين حس به بازيكنا كمك مي كنه تا بهتر شرايط رو بپذيرن و به قول حرفه ايهاي اين بازي تو فضا غوطه ور بشن.

طراحي تخصصي و حرفه اي مجموعه انيگما با رعايت كامل نكات ايمني فرصتي طلائيه براي اين كه با خيال راحت تو مجموعه اي ايمن و قابل اعتماد لحظات خوشي رو سپري كنين و ساعت ها بعد از بازي حس سرخوشي و لذت رو با خودتون به همراه داشته باشين و از تجربه بي نظيرتون راضي و خرسند باشين.

منبع: اتاق فرار انيگما

شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشه كه ي جا اسم كارآگاه كه مياد، سريع ياد شرلوك هلمز و پوآرو ميفتيد. براي همين هم ما امروز سعي كرديم 9تا از خفن ترين داستانهاي جنايي شرلوك هلمز رو براتون تعريف كنيم كه اونجا كم كم متوجه ميشيد دليل معرفيت شديد شرلوك چي بوده و چرا انقدر تو ياد شما هست. اينكه ما از بين پوآرو و شرلوك، داستانهاي شرلوك رو انتخاب كرديم ي دليل منطقي ميتونه داشته باشه و اونم ساختن مجموعه هاي مختلف شرلوك هلمز و استقبال بيش از حد از اين سري داستان شرلوك هلمز هست.

اگه كسي كتاب شرلوك هلمز رو نخونده باشه و فيلمش رو هم نديده باشه، قطعا اسم اين كارآگاه بي نظير رو شنيده. چرا كه اين كاراگاه خيالي در دنياي واقعي بسيار معروف و مشهوره و به نوعي نماد هوش، استدلال و منطق در دنيا به شمار مياد. به طوري كه الان بيش از 130 سال از خلق اين اثر ميگذره و هنوز هوش و ذكاوت هلمز زبانزد خاص و عامه.

ماجراهاي شرلوك هلمز ( The Adventures of Sherlock Holmes) يه مجموعه پرطرفدار بريتانياييه كه بر اساس يك مجموعه داستان كوتاه و چندين رمان به قلم بسيار زيباي سر آرتور كانن دويل نگاشته شده و در سال هاي 1984-1994 از كمپاني آي تي وي كانادا پخش ميشد و جزء سريال هاي برتر دنيا محسوب ميشه.

 بازي زيبا و بي نظير جرمي برت در نقش شرلوك هلمز كه از حركات خاص و تن صداي خاص و واضحي برخوردار بود نيز در محبوبيت اين مجموعه نقش اساسي داشته. اين مجموعه قرار بود تمام داستان هاي شرلوك هلمز رو تهيه كنه كه به دليل مرگ ناگهاني جرمي برت اين پروژه ناتموم موند.

داستان هاي اين مجموعه طولاني بسيار جذاب و خواندنين و دسته بندي كردنشون واقعا كار سختيه ولي در اين بين اونا، چند داستان جذاب و خاص وجود داره كه اينجا بهشون اشاره مي كنيم:

مشاهده سرخ  (A Study in Scarlet)

كانن دويل با انتخاب اين داستان به عنوان شروع ماجراهاي شرلوك هلمز، انتخاب هوشمندانه و منحصر بفردي انجام داده كه به خاطر داستان قوي و پيچيده معماييش، يكي از پر طرفدارترين بخش هاي اين مجموعه به شمار ميره.

در اين كتاب علاوه بر معرفي شخصيت هاي اصلي، به ماجراي قتل پيچيده اي پرداخته ميشه كه شرلوك به كمك دكتر واتسن حل مي كنه.

 شش ناپلئون (The Adventures of The Six Napoleons )

اين داستان يكي از 56 داستان كوتاه مجموعه شرلوك هلمزه كه براي اولين بار در 30 آوريل سال 1904 در مجله كوليرز در ايالات متحده و در ماه مه همان سال در مجله استرند در انگلستان منتشر شد.

موضوع داستان در مورد مرديه كه نيم تنه هاي گچي ناپلئون رو خرد مي كنه. شكسته شدن نيم تنه هاي يك شكل كه همه توسط يه قالب يكسان ساخته شدن، بسيار مشكوكه و قطعا نظريه لستريد كه اين كار توسط يه ديوانه متنفر از ناپلئون انجام ميشه اصلا درست نيست.

تيز بيني و پيگيري دقيق جزئيات بيان شده در خصوص نوع و تعداد مجسمه ها، سر نخ هايي به هلمز ميده كه داستان رو بسيار جذاب و اسرارآميز مي كنه.

 معماي پاياني  (The Final Problem)

اين بخش نه تنها يكي از بهترين هاي داستان هاي شرلوك هلمز به شمار مياد بلكه نقطه اوج اين سري هم محسوب ميشه. موضوع داستان نبرد مرگبار بين هلمز با موريارتي، اصلي ترين دشمن هلمزه كه به توصيف خود شرلوك تنها كسيه كه از نظر هوش و ذكاوت باهاش برابري مي كنه.

كانن دويل قصد داشت بعد از اين داستان هلمز را براي هميشه بازنشسته كنه كه به علت فشار طرفدارا موفق نشد و مجبور به نوشتن سري جديد ميشه.

 شكارچي باسكرويل   (THE Hound Of The BASKERVILLES)

سومين رمان از چهار رمان بلند داستان هاي هلمز، داستان بي نظير شكارچي باسكرويله كه پس از 9 سال غيبت و در حالي كه در داستان معماي پاياني، زندگي هلمز به پايان رسيده بود، نوشته شد.

شكوه ها و گلايه هاي طرفدارا، كانن دويل را مجبور مي كنه تا سري جديد شرلوك هلمز را بنويسه كه به طرز شگفت آوري اولين داستان بعد از اين غيبت طولاني، يكي از شاهكارهاي اين مجموعه به شمار مياد.

 معمايي پيچيده پر از نكات انحرافي كه داستان را به يك شاهكار بعد از 120 سال تبديل مي كنه و پايان شوكه كنندش امكان نداره از خاطر هيچ خواننده اي پاك بشه.

ماجراي باند عجيب و غريب

اين داستان پر طرفدار كه بر اساس اعلام خود كانن دويل كه در فهرستي در سال 1972 در مجله استراند منتشر شده، يكي از 12 داستان برتر شرلوك هلمز محسوب ميشه، در خصوص قتلي عجيب و غريبه كه به شيوه اي كاملا غير منطقي و محال رخ داده. در اين داستان زيبا كه هيچ نشانه اي از نحوه ورود و خروج قاتل به اتاق وجود نداره، يكي از خلاقانه ترين پرونده هاي جنايي ديده ميشه كه با هوشمندي هلمز به پايان ميرسه.

برق نقره اي  (Silver Blaze  The Adventures of)

اين داستان كوتاه در مورد ناپديد شدن اسب شماره يك جام وسكس و قتل فاجعه آميز مربي اسبه كه به شيوه اي كاملا هوشمندانه توسط هلمز خاتمه پيدا ميكنه.

اين داستان پيچيده و پرونده جذاب يه ديالوگ فراموش نشدني داره كه نشون ميده هلمز چقد دقيق و نكته سنجه.

هلمز در پاسخ لستراد كه پرسيد آيا نكته اي هست كه بتوني توجه منو بهش جلب كني؟ شرلوك جواب ميده: رفتار عجيب سگ در شب. لستراد با تعجب ميگه: ولي سگ در شب هيچ كاري نكرده !!! و هلمز ميگه : اين رفتار عجيبه...

ماجراي لكه دوم ( the Second Stain The Adventures of)

اين داستان هم جز، داستان هاي كوتاه مجموعه شرلوك هلمزه كه در اون شرلوك مامور پيدا كردن سندي ميشه كه از جعبه مدارك و اسناد هوپ، وزير امور خارجه در امور اروپا، به سرقت رفته. سندي كه در صورت پيدا نشدن مي تونه باعث به وجود اومدن جنگ جهاني بشه.

اين ماجرا كه با يه لكه زير قاليچه ايراني شروع ميشه با هوش و درايت هلمز به خير و خوشي تموم ميشه.

رسوايي در بوهم  (  A SCANDAL IN BOHEMIA )

اين داستان يكي از قشنگ ترين داستان هاي شرلوك هلمزه كه آدم دلش ميخواد بارها بخوندش و حتي فيلمشو دوباره و دوباره ببينه.

در اين داستان شگفت انگيز كه هلمز ظاهرا توسط زني فريب ميخوره، اين واقعيت رو نشون ميده كه اين زن خيلي خفنه.

معمار نوروود   (The Adventure of The NOORWOOD BUILDER)

اين داستان از اون پايان هاي غير منتظره و جذابي داره كه همه دوسش دارن. ماجراي قتل و دستگير شدن قاتلي كه به نظر اسكاتلند يارد قاتل اصلي ماجرائه و پرونده بسته شده؛ ولي با حضور هلمز همه چيز تغيير مي كنه. زيبايي اين داستان زماني به اوج مي رسه كه هلمز اين پرونده عجيب رو با يه سطل آب و يه بسته كاه حل مي كنه.

باند خال دار (  The Speckled Band The Adventures of)

اين داستان از جمله داستان هاييه كه تا مدت ها در ذهن خواننده مي مونه و اونو كاملا تحت تاثير فضاي رمانتيك داستان قرار ميده.

ماجرا از اين قراره كه دو خواهر با ناپدريشان زندگي مي كنن و خواهر بزرگتر براي شب هاي متعدد در شب هاي پيش از عروسي صداي سوت مي شنوه و در نهايت يه شب جيغ زنان در حالي كه ميگه "باند خال دار "در آغوش خواهر جون ميده و حالا تكرار ماجرا براي خواهر كوچكتر، توجه هلمز رو جلب مي كنه و يه داستان بي نظير ديگه رو رقم ميزنه.

در تمامي داستان هاي شرلوك هلمز، اون چيزي كه از همه جذاب تر و دوست داشتني تره، مشاهده گري و ذهن استدلاگري هلمزه كه به اون در حل معماها كمك مي كنه. درسته كه هلمز يه شخصيت خياليه و در دنياي واقعي وجود نداره. ولي كانن دويل پزشك و نويسنده انگليسي اين شخصيت رو با تاثير از شخصيت يكي از استادان دوران دانشگاهيش خلق كرد. پس قطعا آدمهاي زيادي در دنياي واقعي از اين قدرت و توانايي برخوردارن كه در صورت توجه بهش، مي تونن به حالت بالفعل ازش استفاده كنن.

اگه از اون جمله آدمايي هستين كه فك مي كنين از اين نيروي خداداي برخوردارين و دلتون ميخواد، يه جورايي خودتون رو به چالش بكشين، پيشنهاد مي كنم يه سر به مجموعه اتاق فرار بزنين. اين مجموعه يه فرصت طلايي براي شماست تا نه تنها خودتون رو محك بزنين بلكه مي تونين از يه كار گروهي و دسته جمعي هم لذت ببرين.

تو مجموعه انيگما اتاقهاي فرار با موضوعات مختلف و متنوعي وجود داره كه شما مي تونين بر اساس سليقتون ازشون استفاده كنين ولي اگه دوست دارين تو يه فضاي معمايي و چالش برانگيز قرار بگيرين اتاق فرار قتل مرموز يا كلبه وحشت مجموعه انيگما رو از دست ندين. معماهاي اين اتاق هاي فرار، يه چالش عالي واسه ذهنه كه در عرض چند ثانيه حسابي فعالش مي كنه و شما رو مجبور مي كنه به كوچكترين نكات و عوامل دقت كنين و در نهايت با استنتاج و استدلال به يه پايان زيبا برسين.

منبع: اتاق فرار انيگما

از زمان قديم تا حالا افرادي بودن كه ادعا ميكردن ارواح رو ميتونن ببينن و با اين ادعا پول هنگفتي هم به جيب زدن. حالا براي اينكه بفهميم كدوم ادعا درسته يا غلط با ما همراه باشيد. اين قضيه اونجايي جالب ميشه كه بدونيد واقعا هستن كسايي كه توانايي ديدن ارواح يا ارتباط برقرار كردن با اونها رو دارن اما زياد نيستن. وجود آدمايي كه بخوان با ارواح ارتباط برقرار كنن باعث شده بود كه تعداد كلاهبرداران روز به روز بيشتر بشه.

برگزاري جلسه احضار روح خيلي كار سخت و طاقت فرسايي نيست و معمولا چيز زيادي هم نياز نداره، يه ميز گرد يا بيضي شكل، چند تا دونه شمع و يه نعلبكي و كمي غذا. اعتقاد اين افراد هم اينه كه شمع و غذا، ارواحي كه به دنبال معاش و گرما هستن رو جذب مي كنه. اگر چه در جلسات حرفه اي احضار روح به جاي ميز از تخته روح يا پلانكت استفاده ميشه كه روي اون يه سري تصاوير، علامت، حروف، اعداد يا كلمات قرار داره و روح از طريق اين تصاوير و كلمات با اعضا صحبت مي كنه.

اصل اين موضوع احضار روح برميگرده به دوران ويكتوريا كه اين جلسات احضار روح بسيار محبوب و پرطرفدار بود و معمولا اعيان و اشراف مهموني هايي به همين عنوان برگزار مي كردن. تو اين مهمونيا افراد دور يه ميز براي ارتباط با مردگان جمع مي شدن و سوالاشون رو از روح حاضر در اتاق مي پرسيدن. كم كم شك و ترديد هايي نسبت به اين جلسات به وجود اومد و تعداد اين مهمونيا خيلي كم شد، ولي هيچ وقت به طور كامل از بين نرفت. حتي الان هم تو قرن بيست و يكم كسايي پيدا ميشن كه هنوز به اين مراسمات اعتقاد دارن و در اون شركت مي كنن.

در كنار اين وسايل ساده، قطعا لازمه در جلسه افرادي حاضر باشن كه به اين موضوع باور قلبي داشته باشن. اين جلسات به هيچ وجه جاي افراد شكاك و كودكان نيست. قانون مطلق و خاصي براي انتخاب تعداد شركت كننده ها وجود نداره ولي بهتره كه بر سه بخش پذير باشه و كمتر از سه نفر هم نباشه.

در جلسات احضار روح معمولا لامپ ها رو خاموش مي كنن يه غذايي مثل نون و سوپ رو روي ميز قرار ميدن. سپس با روشن كردن شمع ها، دست ها شون رو به همديگه ميدن و يه حلقه درست مي كنن. بعد واسطه، كه معمولا سابقه احضار روح رو داره، شروع به صحبت مي كنه و از روح حاضر در اتاق ميخواد كه باهاشون صحبت كنه. در صورت برقراري ارتباط، سوالاتشون رو از روح مي پرسن و جواب مي گيرن. در آخر هم از روح به خاطر ملحق شدن به اونا تشكر مي كنن و با خاموش كردن شمع ها و شكستن حلقه دست ها جلسه تموم ميشه.

شركت تو اين جلسه ها مي تونه يه تجربه عاطفي و لذت بخشي براي حضار داشته باشه و حس كنجكاوي و هيجان حضور روح رو براي افراد ارضا كنه. افرادي كه معمولا تو چنين جلساتي شركت مي كنن، بعد از اتمام جلسه به يه آرامش و اطميناني ميرسن كه براشون جذابه و باعث ميشه كه اين كار رو بارها و بارها تكرار كنن.

البته شنيدن داستان هاي مربوط به ارواح واسه همه جذابه و افراد دوس دارن به خاطر كنجكاوي هم كه شده در اين مورد كتاب بخونن، قصه بشنون و فيلم ببينن. ولي آدمايي هم هستن كه پا رو فراتر ميذارن و تو جلسات احضار ارواح شركت مي كنن و يا به مكان هاي تسخير شده سر ميزنن. واسه اين افراد كه معمولا سر نترسي دارن، نگاه به مقوله روح و احضار ارواح مي تونه حتي يه نوع  بازي و سرگرمي در نظر گرفته بشه.

با توجه به اين كه در ارتباط با اين افراد هميشه احتمال كلاهبرداري وجود داره و مكان هايي هم كه تسخير شدن به نحوي ناامن و پر خطرن، ريسك چنين كنجكاويهايي گاهي وقتا خيلي زياده و بهتره با جاهايي جايگزين بشن كه از شرايط بهتري برخوردارن. مكان هايي مثل اتاق فرار ترسناك كه تو اين سال هاي اخير به صورت تخصصي به موضوع روح و مكان هاي تسخير شده، پرداختن و سعي كردن با نگاهي كاملا متفاوت، افراد رو سرگرم و هيجان زده كنن و حس كنجكاويشون رو ارضا كنن.

براي ايجاد جذابيت بيشتر، توصيه ميشه از همون اول به سراغ اتاق فرارهايي مثل اتاق تسخير مجموعه انيگما برين كه  با استفاده از لوكيشن حرفه اي؛ حس واقعي ترس و دلهره رو به مخاطب القا مي كنه. در اين اتاق با درنظر گرفتن تمام جزئيات، فضاي بازي رو به گونه اي چيدن كه كاملا واقعي و ملموس به نظر مياد. سناريوي داستان از اين قراره كه در سال 1974 در خانه اي همه اعضاي خانواده به دست پدر خانواده تكه تكه ميشن و هيچ نشاني از نلي دختر كوچيك خانواده پيدا نميشه.... حالا در طول چند سال، همه آدمهايي كه به اين خونه نقل مكان ميكنن؛ صداي آواز يه دختر بچه رو از ديوارهاي اتاق ميشنون... اكنون نوبت شماست تا ارواح اين خونه رو آزاد كنين وگرنه جوانترين عضو گروه رو از دست ميدين...

در اين اتاق فرار شما بايد امادگي روبرو شدن با روح يه دختر بچه رو داشته باشين و با هوش و درايت از چالش ها و معماهاي پيش رو عبور كنين تا بتونين به نتيجه برسين . با وجود استرس حاكم بر فضا، هيجان اين بازي خيلي زياده و معماهاش اونقدر خلاقانه و جذاب هست كه همه لحظات رو براتون خاطره انگيز مي سازه.

 موسيقي و نورپردازي كاملا با دكور و سناريو همخواني داره و همه با هم حس واقعي بودن شرايط رو بهتون القا مي كنه. هر چيزي كه در اين اتاق مي بينين و مي شنوين، از سرنخ هاي بازي تا قفل ها و معماهايي كه طراحي شده كاملا در راستاي سناريوي داستانه و حال و هواي يه خونه تسخير شده رو براتون تداعي مي كنه. پس اگه واقعا چنين چيزهايي سرگرمتون ميكنه، وقت رو از دست ندين و با يه اكيپ پايه و باحال يه روز خاطره انگيز براي خودتون بسازين.

منبع: اتاق فرار انيگما

كتابهاي ترسناك تاريخ

وقتي ميشنويم سرانه مطالعه كشور انقدر پايين اومده از خودمون ميپرسيم علت چيه؟ يعني كتاب جذابيت نداره يا اينستا و … خيلي جذاب شدن؟ يادتونه زنگ ورزش و كلاسهاي عملي چقدر خوشحال بوديم ولي نوبت درس و كتاب كه ميشد اشكمون درميومد ولي ي درسايي هم بودن كه خيليييييي براي ما جذاب بود و باعث ميشد اونا رو واو به واو بخونيم. خب دليل اينا چي ميتونه باشه؟

مهمترين دليل اينه تو كتابا از اسماي عجيب و سخت استفاده ميكنن كه براي ما زياد جالب نيست اما مهمتر از همه موضوع كتابه. همين اتفاق باعث شد ي پيشنهاد خفن براتون بياريم مثل كتاب ترسناك. باورت ميشه با خوندن اين 5تا كتاب مو به تنت سيخ ميشه و دقيقا حسي كه موقع ديدن فيلم ترسناك داري رو بهت ميده. تا حالا بهت ميگفتن گوشي رو بذار كنار بيا ي چيزي بخور ولي الان بهت ميگن چي داره اون كتاب كه سر سفره هم ولش نميكني.

خوندن داستان هاي ژانر وحشت، انسان ها رو به جهاني مي بره كه نويسنده ها با مهارت و زيبايي با استفاده از المان هاي مختلف هنري در كنار هم چيدن تا به بهترين نحو ممكن حس ترس رو از ميان واژه ها و الفاظ به خواننده ها انتقال بدن. نويسنده ها صرفا با اتكا به قوه تخيل خواننده، اونها را در شرايط و موقعيت هايي قرار ميدن كه ترسناك ترين و دلهره آورترين لحظات شخصيت هاي داستان رو كه معمولا امكان روبرو شدن با انها در زندگي واقعي وجود نداره رو كاملا درك كنن. شرايطي كه مي تونه واقعا خطرناك و رعب آور باشه، ولي چون خواننده در يه محيط امن وآروم در حال تجسم لحظات دلهره آوره داستانه، نه تنها از اونها لذت مي بره بلكه با ترشح آدرنالين پر از انرژي و نشاط ميشه.

از بين هزاران داستاني كه در ژانر وحشت نوشته شده، در اينجا به چند شاهكار ادبي و منحصر بفرد اشاره مي كنيم:

اژدهاي سرخ ( RED DRAGON )

اين رمان زيبا اولين اثر از سه گانه پليسي اثر توماس هريسه كه در سال 1981 منتشر شده و به خوبي نشون مي ده كه قهرمانان هم مي تونن وجهي شيطاني داشته باشن. داستان كتاب از اين قراره كه يك مامور  FBI  ارامش ذهني خود را قرباني مي كنه تا بتونه يه قاتل سريالي و رواني رو متوقف كنه. اين كتاب خوانندگان رو به خوبي با جزئيات يك پرونده  پليسي - رواني آشنا مي كنه و نشان مي ده كه افراد شيطان صفت ممكنه در محيطي كاملا آرام و انساني رشد كنن.

دو كتاب ديگه ي توماس هريس به نام هاي سكوت بره ها ( 1988 )  و هانيبال ( 1999 )  كه در ادامه اين رمان نگاشته شدن نيز در همين ژانر قرار مي گيرن.

فرانكنشتاين ( Frankenstein )

فرانكنشتاين يه رمان مشهور و زيبا به قلم مري شلي ست كه به عنوان يكي از انقلابي ترين رمان هاي ترسناك جهان محسوب ميشه. در اين كتاب كه در سال 1818 منتشر شده؛ ويكتور فرانكنشتاين دانشمندي تنهاست كه با هدف خلق موجودي زنده، هيولايي عظيم و مهيب مي سازه. با هيولاي فرانكنشتاين صرفا به خاطر ظاهري ترسناك و متفاوت، بد و بيمارگونه رفتار ميشه، به طوري كه اونو كم كم به شخصي شرير تبديل مي كنه.

اين رمان كه به نوعي پايه و اساس ادبيات تخيلي به شمار مياد؛ داستاني شگفت انگيز و منحصر بفرد داره.

گرگ و ميش (Twilight )

اين رمان عاشقانه و ترسناك كه اولين بار در سال 2005 منتشر شد، اثر استفاني مه ير نويسنده و تهيه كننده امريكاييه كه تا كنون به 37 زبان زنده ي دنيا ترجمه شده. اين كتاب كه جزء پرفروش ترين كتاب سال 2008 هم هست؛ در مورد ايزابلا سوان هفده ساله ست كه عاشق يه خون آشام 119 ساله به نام  ادوارد كالن ميشه. اين داستان از نگاه بلا سوان نگاشته شده كه با بي توجهي به هشدار ادوارد كه صحبت كردن يا حتي نزديك شدن به او براش خطرناكه، در معرض خطر قرار مي گيره.

از اين رمان زيبا فيلمي نيز به همين نام در سال 2008 ساخته شده كه فروش فوق العاده اش يه موفقيت بي نظير و خارق العاده به شمار مياد.

تسخير عمارت هيل يا خانه جن زده(The Haunting of Hill House  )

شرلي جكسون با نوشتن اين كتاب ترسناك به نوعي يكي از بهترين داستان هاي ادبي مربوط به ارواح رو در قرن بيستم نوشته. اين كتاب در مورد چهار شخصيته كه همگي اطلاعات زيادي در مورد ماورالطبيعيه دارن و تابستان رو در عمارت هيل هاوس مي گذرونن. در مدت زمان اقامت اونا در اين عمارت تسخير شده؛ اتفاقات عجيب و غريبي رقم مي خوره كه بسيار ترسناك ودلهره اوره و همهشون رو هم تحت تاثير قرار ميده.

با اقتباس از اين رمان كه در سال 1959 منتشر شده دو فيلم و يه نمايشنامه ساخته شده كه بسيار مورد توجه همگان قرار گرفته.اسم اتاق تسخير هم از اين كتاب گرفته شده.

بچه رزماري ( Rosemary s Baby )

يك داستان ترسناك از آيرا لوين نويسنده امريكايي كه در سال 1967 منتشر شد. داستان در مورد زن جوانيه كه به همراه همسرش به آپارتماني قديمي در شهر نيويورك نقل مكان مي كنه كه به گفته همگان سابقه مرموزي در زمينه قتل و جادوگري داره.

گاي همسر رزماري هنر پيشه ايه كه بچه دارشدنشون رو منوط به ثبات در وضعيت حرفه ايش ميدونه. با سكونت تو اين خونه ي مرموز و شروع رفت و امدهاي همسايه، اتفاقات خاصي ميفته، مثلا يكي از رقيباي گاي به شكل عجيب و غريبي دچار حادثه ميشه و نقشش به گاي داده ميشه. واسه همين گاي به بچه دار شدن راضي ميشه و ...

يك سال بعد از انتشار اين كتاب در سال 1968 رومن پولانسكي اثري سينمايي با الهام از اين كتاب مي سازه كه در رشته بهترين فيلم نامه اقتباسي؛ نامزد اسكار ميشه.

علاوه بر اين آثار با ارزش؛ اثرهاي ماندگاري مانند سكوت بره ها؛ دراكولا، درخشش ,حلقه، آن ( IT )، جن گير و صدها اثر ترسناك ادبي فوق العاده ديگه اي تو اين زمينه وجود دارن كه همشون به اين نكته مهم تاكيد دارن كه اين ژانر به عنوان يه ژانر محبوب و پر طرفدار، جذابيت هاي خاص و بينظيري داره.

خوانندگان دلايل مختلف و بي شماري براي خوندن كتاب هاي ترسناك بيان  مي كنن كه از نظر من جالب ترينش اينه كه  بعضي ها معتقدن با خوندن كتاب هاي ترسناك، شجاعتر ميشن. اين افراد كه به نظر مي رسه با رويارويي با ترساشون به مقابله باهاش مي پردازن، با خوندن اين نوع كتاب ها، شناخت بهتري از ترس ها و دلهره هاشون پيدا مي كنن و بعد  خودشون رو توموقعيت ترسناك مثل اتاق فرار ترسناك قرار ميدن تا كم كم بتونن بر ترسشون غلبه كنن.

براي اين افراد بهترين مكان براي چالش و امتحان، اتاق هاي فراري ست كه بر اساس انواع ترس ها طراحي و ساخته شدن. مجموعه هايي مثل انيگما كه با استفاده از تكنيك ترس تلاش مي كنه تا مخاطب رو به بهترين شكل ممكن با خودش همراه كنه و با استفاده از عناصر مناسب چالش هايي رو در ذهن بازيكن ايجاد كنه. اين چالش ها و معماها به اونها كمك مي كنه كه در نهايت در زمان رويارويي با ترس، بتونن با پس زدن ترس و آگاهي از موقعيتي كه در اون هستن، به بهترين شكل ممكن شرايط رو مديريت كنن و بهترين عكس العمل رو از خودشون نشون بدن.

اين تمرين مي تونه خيلي كاربردي و كارامد باشه، بخصوص كه در دراز مدت افراد به صورت غريزي در مواجهه با شرايط ترسناك مشابه، عكس العمل مناسب خواهند داشت. بنابراين اگه از جمله افرادي هستين كه خوندن كتاب هاي ترسناك بهتون دل و جرات ميده، تجربه عيني ترستون تو اتاق فرار كمك مي كنه تا هر آنچه را كه تجسم كردين به صورتي كامل تر در فضايي كاملا متناسب با ژانر مورد علاقتون تجربه كنين. تنوع اتاق هاي فرار انيگما ( قتل مرموز، كلبه وحشت، تسخير، اتاق رواني، اتاق جنگ و ... ) يه فرصت عالي براي اونايي كه دلشون ميخواد تجربه هاي متفاوتي داشته باشن و خودشون رو در موقعيت هاي مختلف به چالش بكشن.

اتاق فرار انيگما فرصتي استثنايي براي تجربه ترس و دلهره به صورت هيجان و انرژيه كه فقط مخصوص اين مجموعه ست، چون تو اين مجموعه شرايط جوري كنار هم چيده ميشه كه بازيكنا در شرايطي كاملا ايمن، با ترس هاي خودشون مواجه ميشن و با آگاهي و شناخت درست عكس العملي واقعي از خودشون نشون ميده.

منبع: اتاق فرار انيگما

اول از همه اين سوال بيشتر پرسيده مي شود كه اتاق فرار چيست يا بازي اتاق فرار چجوري بايد انجام بشه؟؟

اكثرا هم با اين سوال درگير هستند كه اتاق فرار غرب تهران يا اتاق فرار شرق تهران كجاست و بدنبال اتاق فرار نزديك محل زندگي خود بعنوان مثال اتاق فرار كرج هستند و اينكه قيمت اتاق فرار مناسب باشد.

۱) انتخاب تيم خوب

اتاق فرار قبل از هر چيزي سعي دارد تا كار تيمي را به افراد آموزش دهد در نتيجه هر فرد اجازه ندارد فقط طبق تصميمات خود وارد عمل شود و تمامي تصميمات بايد گروهي پيش برود. انتخاب تيم خوب به اين معني نيست كه گروهي از افراد باهوش را پيدا كنيد و به تيم خود اضافه كنيد بلكه بدان معناست كه بايد افرادي را انتخاب كنيد كه باهم راحت هستيد و مي‌توانيد به خوبي با يكديگر همكاري و همفكري كنيد. يك گروه خوب بايد استراتژي‌هاي خوبي براي حل مسائل داشته باشند. تيم‌ها در بهترين حالت بايد ۴ تا۶ نفره باشند زيرا اگر تعداد افراد بيشتر شود، باعث سردرگمي و همهمه خواهد شد و اگر تعداد افراد كم باشد نيز احتمال پيروزي كاهش خواهد يافت. البته در اين ميان اتاق فرار‌هايي هم بوده‌اند كه توسط دو فرد در يك تيم به پيروزي ختم شدند.

۲) مشورت و همفكري كنيد

در اتاق فرار، تكروي بي‌معناست و شما بايد لحظه به لحظه با اعضاي تيم خود همفكري و مشورت كنيد. نمي‌توانيد بدون همفكري اقدامي انجام دهيد و بايد سعي كنيد مسئوليت خود را به عنوان يكي از اعضاي تيم با دقت بالا و به بهترين شكل انجام دهيد.

۳) با برنامه‌ريزي دقيق، زمان را مديريت كنيد

اتاق‌هاي فرار مي‌توانند ذهن شما را از موضوع اصلي منحرف كنند در نتيجه بايد برنامه‌ريزي دقيق داشته باشيد تا وقت خود صرف چيزهاي بيهوده نكنيد. در واقع انرژي خود را صرف موارد مهم يك اتاق فرار كنيد و براي هر قدمي كه در اتاق فرار برمي‌داريد برنامه داشته باشيد.

۴) ديد مثبت داشته باشيد

در اتاق فرار نبايد انرژي خود را از دست دهيد، اعتماد به‌نفس خود را از دست دهيد و لوس باشيد زيرا تمامي اين موارد منجر به شكست خواهند شد. شما بايد با آغوش باز و با ديد مثبت هر چيزي را در اتاق فرار بپذيريد و به حل آن فكر كنيد. توجه داشته باشيد كه در اتاق فرار حتي اگر با غريبه‌ها بازي مي‌كنيد، هدفتان بايد پيروزي باشد و بايد از بازي، هيجان و لذت كافي را تجربه كنيد در نتيجه انرژي مثبتي به هم‌تيمي‌هاي خود دهيد.

۵) قوانين اتاق را درك كنيد

در مواردي قوانيني وجود دارد كه افراد اجازه‌ي لمس اتاق را ندارند در نتيجه به چنين قوانيني توجه كنيد كه منجر به باخت شما نشود. در واقع اجازه ندهيد تا چنين قوانيني شما را از موضوع اصلي دور كند و تمركز شما را بگيرد. در طول بازي تمامي قوانين را رعايت كنيد، سرنخ را پيدا كنيد و سعي كنيد به كمك سرنخ‌ها پيروزي را در اتاق فرار تجربه كنيد.

۶) يك چشمتان بايد به ساعت باشد

زمان در اتاق فرار بسيار سريع مي‌گذرد در نتيجه بايد آن را مديريت كنيد. به سرعت به دنبال سرنخ‌هاي اصلي باشيد و مدام ساعت خود را چك كنيد تا وقتتان بيهوده تلف نشود. مديريت زمان مهم‌ترين چيز در اتاق فرار است و يكي از اصول اوليه پيروزي خواهد بود.

۷) رويكرد منسجم و تعيين شده را حفظ كنيد

اتاق‌هاي فرار مي‌توانند از نظر ذهني چالش برانگيز باشند و وقتي 10 دقيقه يا بيشتر درگير يك مسئله خاص هستيد كه نمي‌توانيد آن راه حل كنيد، نااميد خواهيد شد. شايد در طول بازي تصميم بگيريد كه به بقيه افراد تيم توجه كنيد، شايد تصميم بگيريد تصميمات ناگهاني خود را اجرا كنيد شايد تصميم بگيريد زمان زيادي را صرف يك معما كنيد اما تمامي اين اقدامات در اتاق فرار اشتباه است. اگر به صورت تيمي وارد اتاق فرار شده‌ايد بايد تمامي اقدامات شما تيمي باشد و هرگز نبايد رويكرد خود را تغيير دهيد. سعي كنيد يك رويكرد ثابت را در اتاق فرار انجام دهيد و از اهداف بازي خارج نشويد.

۸) هرچيزي در اتاق فرار مي‌بينيد يك سرنخ است

هرچيزي كه در اتاق فرار مي‌بينيد يك سرنخ است و بايد هرچه را كه ديده‌ايد با تيم خود در ميان بگذاريد. شايد گمان كنيد چيزي كه ديده‌ايد بي‌اهميت بوده و نيازي نيست به اعضاي تيم بگوييد اما اين كار اشتباه است و منجر به شكست خواهد شد. گفتگو كنيد و تمامي جزييات كشف خود در اتاق فرار را براي اعضاي تيم مطرح كنيد. اينكار قطعا منجر به پيروزي و برنده شدن در اتاق فرار خواهد شد.

۹) از سرنخ‌ها به درستي استفاده كنيد

در اتاق فرار پيدا كردن سرنخ يك ماجراست و استفاده‌ي درست از سرنخ ماجرايي ديگر است. پس از اينكه سرنخ‌ها را پيدا كرديد بايد كشف كنيد كه چگونه سرنخ‌ها را به هم مرتبط كنيد و چگونه از آن‌ها استفاده نماييد. از سوي ديگر اين نكته را رعايت كنيد كه اگر بيش از ۵ تا ۱۰ دقيقه در يك مرحله و در حل يك سرنخ گير كرده‌ايد، بايد بدانيد كه سرنخ‌هاي شما نامرتبط بوده و نياز به سرنخ‌هاي دقيق‌تري داريد. در واقع اگر سرنخ‌ها را به درستي كشف كنيد و آن‌ها را به هم مرتبط كنيد، زمان زيادي براي حل مسئله صرف نخواهد شد و به سرعت مي‌توانيد معما را حل كنيد.

۱۰) خوش بگذرانيد و از بازي در اتاق فرار لذت ببريد

اتاق فرار به طور كلي يك سرگرمي است در نتيجه در مدت زماني كه در اتاق فرار هستيد بايد خوش بگذرانيد و از بازي لذت ببريد. در نتيجه عصبي شدن، خشمگين شدن و پرخاش كردن در بازي بي‌معنا است. در طول بازي سعي كنيد بخنديد، هيجان مثبت داشته باشيد و اگر با غريبه‌‌ها بازي مي‌كنيد فورا با آنها صميمي شويد تا اوقات خوشي را در اتاق فرار تجربه كنيد. اجازه ندهيد بردن يا باختن، ميزان لذت و خوشگذراني شما را كاهش دهد.

مجموعه اتاق فرار انيگما متشكل از تيمي خلاق، توانمند و حرفه‌اي، تلاش نموده است تا با رعايت استانداردهاي بين المللي چه به جهت طراحي پلان بازي و چه به جهت طراحي داخلي و فضاها، ساعتي خوش را براي شما، دوستان و خانواده‌تان رقم بزند.

منبع: اتاق فرار انيگما

همه چي از وقتي شروع ميشه كه براي اولين بار ميريد اتاق فرار و وقتي راضي برميگرديد خونه با خودتون ميگيد چرا من نتونم ي اتاق فرار طراحي كنم؟ شروع ميكني با وسايل اتاقت معما طراحي كردن اما به اين سادگيا كه فكر ميكني نيست و بايد خيلي تجربه بدست بياري و بازي هاي مختلف رو ببيني. حالا كه تبديل شدي به ي آدم با تجربه تو اتاق فرار، ميتوني با رعايت 7تا نكته تبديل به طراح بازي اسكيپ روم بشي.

قبل از هرچيزي بهتون پيشنهاد مي كنم در مورد ژانري كه ميخواين كار كنين، فيلماي خوب ببينين و كتاب زياد بخونين. اطلاعاتتون رو به روز كنين و از ديدن اتاق هاي فرار مجموعه هاي مختلف غافل نشين. با حرفه اي ها مشورت كنين و از تجربه ديگران نهايت استفاده رو ببرين.

حالا بريم سر اصل قضيه، يعني طراحي اتاق فرار كه در اينجا به طور موجز و خلاصه مراحلشو براتون ميگم، البته قبل از هر كاري توجه داشته باشين كه انجام اين مراحل خيلي قطعي نيست و مي تونه بر اساس سليقه و نيازمندي هاي شما تغيير كنه.

گام اول: انتخاب ژانر بازي

براي ساخت اتاق فرار فقط داشتن ايده كلي كفايت نمي كنه، بلكه بايد واسه خودتون حد و حدود مشخص كنين. اصلا فرقي نمي كنه چه ژانري دوس دارين؛ ترسناك يا درام، اكشن يا فانتزي، جنايي و يا جنگي و تاريخي... در هر صورت انتخاب ژانر شما رو در يه محدوده مشخص قرار ميده. متعهد بودن به يه ژانر مشخص قبل از هر چيز تكليف شما رو مشخص مي كنه و از سردرگمي نجاتتون ميده.

گام دوم: انتخاب لحن

بعد از تعيين ژانر بازي بايد Tone و يا لحن بازي رو هم مشخص كنين. با توجه به اين كه بعضي ژانرها، گستردگي فراواني تو اين زمينه دارن؛ لازمه با شناخت درست ژانر؛ نياز مخاطب و صد البته توان مالي و علاقمندي خودتون يك لحن مشخصي رو انتخاب كنين. مثلا اگه ميخواين اتاق فرار ترسناك كار كنين، بايد دقيقا مشخص كنين لحن گوتيك ( تيره و نا اميد كننده ) رو انتخاب مي كنين يا اسلشر (پر از خون و خونريزيو ترس و هيجان).

 البته يه وقتايي هم مي تونين دو يا سه ژانر رو با هم تركيب كين. ولي اين تركيب واقعا بايد منطقي و در جهت اهداف شما باشه. صرفا به خاطر خلاقيت دست به تركيب ژانرها نزنين كه تو ذوق مي زنه و بيشتر بازيكنا رو گيج و خسته مي كنه تا مجذوب و علاقمند.

گام سوم : طراحي سناريو

تو اين مرحله لازمه كه ذهنتون رو حسابي باز كنين و يه طوفان فكري تمام عيار داشته باشين. به تمام ايده ها فك كنين و در نظر داشته باشين كدوم به لوكيشن و فضاي شما بيشتر مياد. در انتخاب سناريو دنبال ايده هاي طولاني و پيچيده نباشين، بال و پر دادن به يه ايده كوچيك و متمركز خيلي بهتر از پرداختن به ايده هاي پيچيده و مبهمه.كلا هر ايده اي كه انتخاب مي كنين بايد قابليت پياده شدن در زمان يك ساعته رو داشته باشه.

 بهتره كه سناريوي انتخابي شما مثل خط سير يه داستان يا يه فيلم سينمايي شروع، ميانه و پايان داشته باشه. سعي كنين اتفاقات مهم سناريو رو به خوبي به هم ربط بدين و براي بازيكن انگيزه ايجاد كنين. يعني شرايط رو بايد جوري بچينين كه  بازيكنا ناخوداگاه براي چيز مهمي بجنگن و براي رسيدن بهش اشتياق داشته باشن وگرنه اتاق فرار خسته كننده و ملال اور ميشه.

در نهايت سناريويي رو انتخاب كنين كه تكراري و خسته كننده نباشه، واقعي باشه و با بهره مندي از المان هاي زيبايي شناسي گيرا و جذاب باشه. بعد از نوشتن سناريو، اونو براي دوستان و آشنايان بفرستين و از نظراتشون استفاده كنين. در مسير تصحيح سناريو همه جنبه ها و نكات ريز رو در نظر بگيرين تا در انتها به سناريويي متفاوت و خاص برسيد. به طوري كه تمام حواس بازيكن در بازي درگير بشه و به قول معروف تو جهان بازي غوطه ور بشه.

گام چهارم: انتخاب لوكيشن

انتخاب لوكيشن مي تونه هم تو اين مرحله قرار بگيره و هم در گام نخست طراحي اتاق فرار. مثلااگه قراره اتاق فرارتون رو تو شهرهاي بزرگي مثل تهران طراحي كنين، مساله انتخاب فضا نسبت به شهرهاي ديگه بسيار پررنگ تره و در گام نخست بهتره جاي مناسب رو انتخاب كنين و بعد به فكر باقي قسمتها باشين. البته عكس اين كار هم امكان پذيره يعني اول سناريو و نوع كار رو مشخص كنين و بعد با توجه به نوع موضوع، فضاي مناسب رو انتخاب كنين.

درانتخاب لوكيشن انتخاب منطقه يا محله، نزديك بودن به وسايل نقليه عمومي، نزديكي به رستوران ها، مغازه ها و ساير مراكز تجاري و تفريحي و حتي پاركينگ خيلي مهمه چون هر كدومشون به تنهايي مي تونن يك دليل اصلي براي كسادي كسب وكار شما باشن.

در انتخاب لوكيشن حواستون به طراحي فضاي داخلي باشه و همه ملزومات و جزئدات مربوط به سناريو رو در نظر بگيرين و در نهايت سرويس بهداشتي و  اتاق كنترل رو هم از قلم نندازين.

گام پنجم : طراحي جريان بازي

اين مرحله جزء مهم ترين مراحل طراحي اتاق فراره. به طوري كه اگه درست طراحي بشه و بازيكنا رو كاملا در فضاي بازي مشاركت بده، ديگه تا موفقيت راه زيادي نميمونه. مهم اينه كه همه بازيكنا درگير بازي بشن و به قول معروف تو شرايط غوطه ور بشن.

براي رسيدن به اين مرحله فقط كافيه به چند نكته مهم و اساسي توجه كنين.

جايزه و پاداش

پاداش يك اتاق فرار، پول و جوايز مادي نيست؛ بلكه اين پاداش مي تونه هرچيزي باشه مثل كليد يا كارت هايي كه بازيكنا در روند بازي پيدا مي كنن. مهم اينه كه بازيكن در جريان بازي نتيجه تلاش ها شو ببينه و بازي يه بازخورد مستقيم و فوري داشته باشه.

اهداف واضح

روشن و واضح بودن اهداف در هر مرحله به بازيكن كمك مي كنه تا سر در گم نشه و بازي رو مرحله به مرحله مطابق جريان پيش ببره؛ كه اين كار هم به بازي نشاط و هيجان ميده و هم مسير بازي رو جذابتر مي سازه.

تعادل بين مهارت و چالش

چالش ها و معماهاي اتاق فرار نبايد خيلي آسون و يا خيلي سخت باشه. چون در هر دو صورت نتيجه عكس داره و بازي رو از روند خودش خارج مي كنه. برقراري تعادل بين مهارت هاي هوشي و توانايي هاي جسمي يك انسان نرمال با چالش هاي موجود در بازي كمك مي كنه تا جريان بازي بهتر حس بشه.

تزريق حس اعتماد بنفس

دادن حس اعتماد به نفس به بازيكن بايد كاملا زيرپوستي و نامحسوس باشه و به صورت يك راهكار روتين و معمولي در روند بازي اعمال بشه. مثلا آسون بودن معماهاي مراحل اول مي تونه به بازيكنا خصوصا اونايي كه براي بار اول اين اتاق رو تجربه مي كنن، حس خوب اعتماد به نفس رو بده و انگيزه اي باشه براي جنگيدن بيشتر تو مراحل بعد.

در كل حواستون باشه جريان بازي كاملا بايد با سناريو منطبق باشه و همونجور كه جريان بازي پيش ميره؛ سناريوي داستان هم جلو بره.

براي راحتي بيشتر مي تونين نمودار جريان بازي رو بكشين تا چگونگي پيشرفت بازيكنا جلوي چشمتون باشه. اين كار حتي مي تونه بهتون ايده هاي جديدي در مورد اين كه بازيكنا كي و كجا سرنخ ها رو پيدا كنن؛ بده. كشيدن نمودار بهتون كمك مي كنه تا راحت تر تصميم بگيرين كه آيا معماهاي چند تيكه اي طراحي كنين و يا روند بازي خطي باشه يا موازي؟

فقط دقت داشته باشين سخت ترين بخش كارتون طراحي معما نيست بلكه برقراري ارتباط درست بين معماها و اتاق هاست چون هميشه بايد يه خط باريكي بين سرنخ ها معماها و اتاق ها وجود داشته باشه كه هر چه اين خط باريك، نامرئي تر باشه، شما به هدفتون رنزديك تر شدين و اتاق فرار جذاب تري طراحي كردين.

گام ششم : طراحي و ساخت دكور

اين قسمت كه از ژانري به ژانر ديگه و از سناريويي به سناريوي ديگه كاملا متفاوته، اختصاصي ترين بخش طراحي اتاق فراره. ولي با وجود اين همه تفاوت يه سري نقاط مشترك تو طراحي و ساخت دكور اتاق هاي فرار وجود داره كه بايد بهش اهميت بدين.

در كل دو دسته عناصر هستن كه تو طراحي دكور خيلي مهمن، دسته اول عناصري هستن كه در خدمت زيبايي شناسي بازي هستن و قراره اتاق رو چشم نواز كنه كه بهتره استانداردهاي هنري ژانر رو داشته باشه. دسته دوم هم عناصرين كه تو جريان بازي نقش دارن و يه جورايي جزء معماها محسوب ميشن. البته اين دو دسته از هم جدا نيستن و مكمل هم به شمار ميرن. پياده كردن هر بخش هم بسته به نوع سناريو، ابعادكار، ظرافت و پيچيدگيهايي كه شما مد نظرتونه هم از نظر هزينه و هم از نظر زمان و انرژي متفاوته. فقط حتما با يه تيم حرفه اي مشورت كنين و در مورد همه چيز حتي انتخاب رنگ ها، شكل ها و ... دقت و ظرافت به خرج بدين.

گام هفتم : طرحي معماها

قبل از هرچيز بايد بدونين كه معما در نوع خودش يه بازيه وذاتا با بازيكن همراهي مي كنه تا حل بشه. پس اول از همه به دنبال طرح معما باشين نه مساله، بعد هم تلاش كنين تا معماي شما خوب از آب در بياد. معماي خوب، معماييه كه ابزارهاي لازم براي حل رو به شكل غير ملموسي در اختيار بازيكن قرار بده.

دقت كنين معما خلاقانه باشه و با سناريوي داستان كاملا مطابقت داشته باشه. فرقي نمي كنه از چه معمايي استفاده مي كني قفل يا اعداد، معماي سايه يا معادلات رياضي، تطبيق رنگ يا جوهر نامرئي در هر صورت معماهاي اتاق بايد متفاوت و متنوع باشن و در سطح هاي مختلف مبتدي، متوسط و پيشرفته طراحي بشن.

بعد از اين مرحله، اتاق فرار شما قبل از راه اندازي نياز به تست و آزمايش با گروه ازمايشي داره كه اهميتش از بقيه قسمتها بيشتره. چون تو اين مرحله نقاط قوت و ضعف كار شما به صورت عيني خودشو نشون ميده. حواستون به همه چيز باشه،اگه تو مرحله تست گروه آزمايشي سردر گم بود و دور خودش بي هدف مي چرخيد يعني جريان بازي ضعيفه، اگه سرگرم نشد و خسته بود بهتره رو معماها بيشتر كار كنين و .... در هر صورت روي همه چيز حساسيت به خرج بدين و همه چيز رو تست كنين حتي  موسيقي، رنگ و دكور.

در آخر هم در انتخاب گيم مستر و ساير كاركنان دقت كنين و افرادي رو انتخاب كنين كه به كارشون علاقمند باشن و به مجموعه انرژي و نشاط تزريق كنن. به قكر بازاريابي و تبليغات هم باشين كه به تنهايي خودش يه كفه پرقدرت و نيرومنده. البته هيچ تبليغي بهتر از ارائه يه كار خوب و با كيفيت نيست، چون قطعا يه اتاق فرار خوب خودش بهترين معرف خودشه و به قول معروف مشتريه كه مشتري مياره.

مثل مجموعه اتاق فرار انيگما كه با رعايت اين نكات و مسائل ريز تونسته تو اين سال ها براي خودش اعتباري كسب كنه و تقريبا همه اتاق هاي فرارش از رنكينگ و رده بندي خيلي بالايي برخورداره. اگه براي طراحي اتاق فرار به دنبال ايده مي گردين، پيشنهاد ميدم يه سري به مجموعه اتاق هاي فرار انيگما بزنين و از خلاقيت ها و طراحي هاي خاصشون كمك بگيرين. چون تو اين مجموعه بازيكنا علاوه بر تجربه ترس و هيجان، لذتي وصف ناشدني از يه كار گروهي و پر انرژي رو لمس مي كنن كه به معناي واقعي يه سرگرمي خلاقانه و منحصر بفرده. اتاق فراري جذابه كه خود بازيكن كشف كنه معما كجاست و بعد دنبال سرنخ باشه.

منبع: اتاق فرار انيگما

بازي كردن از گذشته تا الان بهترين تفريح براي بشر بوده و هست. براي همينه كه تا دور هم جم ميشيم ميگيم خب چي بازي كنيم؟ حالا اكثر اين بازي ها تو مهموني و دورهمي هاي خانوادگي و رفاقتي و … اتفاق ميفته پس بايد شرايط اين بازي جوري باشه كه بشه تو خونه انجام داد و با اين توضيحات بهترين گزينه بازي هاي روميزي يا بردگيم هست.

با توجه به شرايط حال حاضر بردگيم‌ها و بازي‌هاي دورهمي ميتونن پيشنهاد جذابي براي اوقات فراغت شما، آشنايان و دوستانتان باشند. با توجه به قيمت سرسام‌آور بازي‌هاي خارجي ما در اين ليست بازي‌هاي توليد ايران رو انتخاب كرديم، بعضي بازي‌ها تحت لايسنس طراح اصلي هستند، بعضي‌ها تلاش كردند كه لايسنس بگيرند ولي موفق نشدند، برخي بر خلاف ميل ما كپي كامل و برخي طراح ايراني دارند.

بردگيم

بازي‌هاي روميزي يا بردگيم (Board Game) در سال‌هاي اخير در دنيا محبوبيت چشمگيري داشته‌‌اند. بردگيم‌ها معمولا به دو بازيكن يا بيشتر نياز دارند و خوشبختانه برخلاف اكثر بازي‌هاي ويدئويي باعث پيشرفت مهارت‌هاي ارتباطي و اجتماعي ميشوند. تعامل در حين بازي و گيم‌پلي هاي مهيج و سرگرم كننده تجربه‌هاي كم‌نظير و به خاطره‌انگيز براي جمع دوستان و خانواده به وجود مي‌‌‌آورند

بهترين بازي‌هاي روميزي توليد ايران

بيايد با هم نگاهي به ليست بهترين بردگيم‌‌هاي توليد ايران بازار بيندازيم، اگر بازي مورد علاقه شما در ليست نيست در قسمت ديدگاه‌ها اسمش رو بنويسيد تا به ليست اضافه كنيم.

بازي استوژيت

“استوژيت” تركيبي است از قدرت خلاقيت و ذهن‌خواني! هر بازيكن در نوبتش براساس يكي از كارت‌هاي در دستش، كلمه‌اي را مي‌گويد. بازيكنان ديگر بايد با قدرت ذهن‌خواني خود، كارت آن بازيكن را از ميان كارت‌هاي ديگر بيابند.

با كارت‌هاي خيال‌انگيز اين بازي، و استفاده از كلمات، داستان‌ها، نمادها، اسطوره‌ها، شعر و … بازيكنان ديگر را تحت تاثير قرار بدهيد. ولي مراقب باشيد! اگر همه بازيكنان كارت شما را پيدا كنند و يا هيچ بازيكني نتواند كارت شما را بيابد، امتيازي نمي گيريد. درصورتي امتياز بدست مي آوريد كه عبارتتان، نه آنقدر واضح باشد و نه آنقدر دور از ذهن!

بازي ركب

بازي ركب يك بازي روميزي در سبك Area Control يا قلمروگيري است و برگرداني است از بازي محبوب Condottiere.

در دوراني كه قلمرو شاهي به استان‌هاي خودمختار تقسيم شده، سرداراني از گوشه گوشه‌ي سرزمين در سوداي كشورگشايي، ارتش خود را براي فتح شهرها گسيل داشته‌اند.

در بازي ركب، ۲ تا ۶ بازيكن براي كشورگشايي و بدست آوردن قلمرو با يكديگر به رقابت مي‌پردازند و تلاش مي‌كنند تا هركدام در طول بازي ۳ استان مجاور (و يا ۵ استان غير مجاور) را فتح كنند. هر دور از بازي با مشخص كردن محل جنگ شروع مي‌شود و در ادامه بازيكنان با كارت بازي كردن قدرت ارتش خود را زياد مي‌كنند و به كمك كارت‌هاي ويژه به رقيبان ركب مي‌زنند. پس ارتش خود را آماده نبرد كن…

بازي دژ

در بازي «دژ»، بازيكنان در رقابت با يكديگر، تلاش مي‌كنند تا با ساخت جذابترين و بهترين شهر، تبديل به بهترين حكمران در قلمرو پادشاهي شوند.

در هر دور از بازي، هر بازيكن يك نقش را انتخاب مي‌كند تا از قابليت ويژه آن نقش در طول آن دور استفاده كند. هر بازيكن ساخت و ساز شهر خود را با بازي كردن كارت سازه‌اي كه در دست دارد، پيش مي‌برد، و در انتهاي بازي امتيازي هم ارزش با هزينه آن كارت را بدست مي‌آورد.

در پايان آن دور از بازي كه يك بازيكن بتواند هفتمين سازه را در شهرش بسازد، بازي به پايان مي‌رسد، و بازيكني كه بيشترين امتياز را كسب كرده باشد به عنوان برنده بازي و بهترين حكمران قلمرو شناخته مي‌شود.

بازي زيرخاكي

اين بازي برگرداني است از بازي Dead Man’s Draw، در اين بازي بازيكنان تلاش مي‌كنند تا كارت‌هاي بيشتري را از دسته‌ي كارت زيرخاكي رو كنند و گنج‌هاي بيشتري به دست بياورند. ولي مشكل اينجاست كه اگر كارتي تكراري رو كنند بلافاصله نوبتشان تمام مي‌شود.

هر بازيكن در نوبت خود بايد از دسته‌ي زيرخاكي، كارت رو كرده و به رو كنار هم قرار دهد، بازيكن تا زمانيكه بخواهد مي‌تواند كارت رو كند ولي هر زماني كه كارت تكراري رو كند بلافاصله مي‌سوزد و نوبتش رد مي‌شود. اگر قبل از اينكه بسوزد، كارت رو كردن را متوقف كند، مي‌تواند هر چه رو شده را براي خود جمع‌آوري كند.

همچنين هر كارت كه در بازي رو مي‌شود قابليتي دارد كه به محض رو شدن اعمال مي‌شود. مثلا تپانچه به بازيكن اجازه مي‌دهد كارت يك بازيكن ديگر را بسوزاند. يا با خنجر مي‌توان از كارت بازيكن ديگري استفاده كرد و غيره.

در پايان بازي هر بازيكن بالاترين عدد هر نوع كارتش را با هم جمع مي‌زند و بازيكني كه بيشترين امتياز را داشته باشد برنده بازي مي‌شود.

بازي فوتبال بزنيم؟

فوتبال بزنيم؟ يك بازي كارتي است كه بر اساس قوانين فوتبال ساخته شده. اين بازي را مي توان با 2 تا 4 بازيكن انجام داد. از آن دست بازي هايي است كه هر چه بيشتر و تندتر بازي كنيد، بيشتر هم سرگرم كننده و جذاب مي شود و تنها با چند بار بازي كردن آنقدر ماهر مي شويد كه مي توانيد در پنج دقيقه يك دست بازي كنيد.

در طي بازي هر بازيكن در نوبت خود يك كارت از دستش را بازي مي كند و بايد كارتي را بازي كند كه با كارت روي زمين هماهنگ باشد. هر بازيكن با دريبل، تكل، پاس و شوت تلاش مي كند تا گل بزند. زمانيكه كارت هاي بازي تمام شود مسابقه به اتمام مي رسد و بازيكني كه گل بيشتري زده برنده مي شود.

با وجود عنصر شانس هر بازيكن بايد با توجه به كارت‌هاي در دستش بهترين استفاده را از مالكيت توپ ببرد و با ارسال توپ به مناطقي كه كارت ستاره‌دار از آنها دارد حريف را تحت فشار بگذارد و يا با دريبل كردن كارت‌هاي حريف را بسوزاند.

بازي پاتك

در بازي هيجاني پاتك، سرعت عمل و تمركز همزمان حرف اصلي را مي‌زند. در اين بازي بازيكني كه سريع‌تر از بقيه بتواند نمونك مورد نظر را بردارد، امتياز مي‌گيرد. در عين حال به دليل اينكه در سرعت بالا ممكن است بازيكن در تشخيص درست دچار اشتباه شود، تمركز نيز بسيار براي اين بازي مهم است.

پاتك يك بازي هيجاني و سرعتي است كه در آن بازيكنان بايد در عين تمركز و دقت، سريعا يكي از احجام بازي كه در كارت رو شده ديده نمي شود، را بردارند. سرعت بالاي حل مساله، به همراه دقت لازم براي حل آن، اين بازي را به يك تجربه پرهيجان و شاداب تبديل مي‌كند كه در عين حال براي افزايش قدرت تمركز و تحليل تصوير نيز بسيار مفيد است.

بازي Star Realms

بازي Star Realms يك بازي كارتي رقابتي است كه اولين بار در سال 2014 توسط شركت White Wizard Games عرضه شد. اين بازي تاكنون جوايز بسياري دريافت كرده و به شهرت و محبوبيت جهاني رسيده است.

در اين بازي هر بازيكن نقش فرمانده‌ي ناوگاني از سفينه‌هاي فضايي را ايفا مي‌كند كه در ميدان نبرد با دشمنان به دنبال حفاظت از قلمرو خود و نابودي سفينه‌هاي حريف است. نبردي مهيج كه به‌خوبي حس يك رقابت نزديك و تنگاتنگ را به بازيكنان منتقل مي كند.

بازي داراي سفينه‌ها و پايگاه‌هاي متنوعي است كه تجربه‌ي هر نبرد را از ديگري متمايز ساخته و تكرار پذيري آن را بالا مي برد. بازيكنان به‌تدريج با ترفندهاي بازي آشنا شده و مهارت تشكيل زنجيره‌هايي ويرانگر از سفينه‌ها و پايگاه‌ها را پيدا مي كنند.

بازي اسم كارتيل

بر وزن اسم‌فاميل، يك بازي جديد كارتي است كه توسط عليرضا پوراسد طراحي شده. در اين بازي ابداعي ديگر نيازي به قلم و كاغذ نيست و مهارت‌هايي مانند اطلاعات عمومي، سرعت عمل و نفس چاق (!) به كار مي‌آيند.

اين بسته حاوي دو دسته كارت است: حرف و موضوع. تا كنون ۴ مكانيزم مختلف شامل هردمبيل، بازوكارت، كارت شانسي و ۳ در ۳، براي اين دو دسته كارت طراحي شده و شيوه‌هاي جديدي در حال پردازش و اضافه شدن به اين بازي است. هر كدام از اين مكانيزم‌ها نياز به تعداد بازيكن و مهارت‌هاي مختلفي دارد.

ضمنا اسم‌كارتيل قابليت تنظيم سطح بازي براي سنين كمتر (با دايره لغات كمتر) را نيز دارد.

بازي Codenames

اَبرجاسوس‌ها، از هويتِ پنهانيِ هر 25 مامور باخبرند ولي هم‌تيمي‌هاي آن‌ها، مأموران را فقط و فقط از طريقِ “اساميِ رمز”شان مي‌شناسند.

اَبرجاسوس‌ها، به‌نوبت، سرنخ‌هايي يك-كلمه‌اي ارائه مي‌دهند. هر سرنخ مي‌تواند به چندين كلمه از كلمات روي ميز، مرتبط باشد. ماموران بايد حدس بزنند كه مُرادِ سَرورِشان، كدام كلمات بوده‌است!

هرگاه كه يكي‌از ماموران عملياتي، كلمه‌اي را لمس كند، اَبرجاسوس، هويتِ پنهانيِ آن كلمه را اِفشا مي‌كند. اگر مأمور، دُرست حدس بزند، مي‌تواند به حدس زدن ادامه دهد تا جايي كه با يك فرد اشتباهي برخورد كند! هيچ‌كس دوست ندارد با آدم‌كُش شاخ‌به‌شاخ شود! سپس نوبت به تيمِ ديگر مي‌رسد كه سرنخ بدهد و حدس بزند.

نخستين تيمي كه بتواند با همه‌ي مأمورانِ خود ارتباط برقرار كند، برنده‌ي بازي خواهد بود.

انيگما بهترين اتاق فرار تهران، هيچگونه منفعت مالي از فروش بازي‌هاي معرفي شده ندارد و اين مطلب براي آشنايي بيشتر شما با بردگيم‌هاي ايراني كه قيمت نسبتا مناسب‌تري دارند تهيه شده، همچنين شرايط اقتصادي حال حاضر ما را بر آن داشت كه تا در حد توان از ناشران بردگيم‌ هاي ايراني حمايت كنيم.

منبع: اتاق فرار انيگما