از زمان قديم تا حالا افرادي بودن كه ادعا ميكردن ارواح رو ميتونن ببينن و با اين ادعا پول هنگفتي هم به جيب زدن. حالا براي اينكه بفهميم كدوم ادعا درسته يا غلط با ما همراه باشيد. اين قضيه اونجايي جالب ميشه كه بدونيد واقعا هستن كسايي كه توانايي ديدن ارواح يا ارتباط برقرار كردن با اونها رو دارن اما زياد نيستن. وجود آدمايي كه بخوان با ارواح ارتباط برقرار كنن باعث شده بود كه تعداد كلاهبرداران روز به روز بيشتر بشه.

برگزاري جلسه احضار روح خيلي كار سخت و طاقت فرسايي نيست و معمولا چيز زيادي هم نياز نداره، يه ميز گرد يا بيضي شكل، چند تا دونه شمع و يه نعلبكي و كمي غذا. اعتقاد اين افراد هم اينه كه شمع و غذا، ارواحي كه به دنبال معاش و گرما هستن رو جذب مي كنه. اگر چه در جلسات حرفه اي احضار روح به جاي ميز از تخته روح يا پلانكت استفاده ميشه كه روي اون يه سري تصاوير، علامت، حروف، اعداد يا كلمات قرار داره و روح از طريق اين تصاوير و كلمات با اعضا صحبت مي كنه.

اصل اين موضوع احضار روح برميگرده به دوران ويكتوريا كه اين جلسات احضار روح بسيار محبوب و پرطرفدار بود و معمولا اعيان و اشراف مهموني هايي به همين عنوان برگزار مي كردن. تو اين مهمونيا افراد دور يه ميز براي ارتباط با مردگان جمع مي شدن و سوالاشون رو از روح حاضر در اتاق مي پرسيدن. كم كم شك و ترديد هايي نسبت به اين جلسات به وجود اومد و تعداد اين مهمونيا خيلي كم شد، ولي هيچ وقت به طور كامل از بين نرفت. حتي الان هم تو قرن بيست و يكم كسايي پيدا ميشن كه هنوز به اين مراسمات اعتقاد دارن و در اون شركت مي كنن.

در كنار اين وسايل ساده، قطعا لازمه در جلسه افرادي حاضر باشن كه به اين موضوع باور قلبي داشته باشن. اين جلسات به هيچ وجه جاي افراد شكاك و كودكان نيست. قانون مطلق و خاصي براي انتخاب تعداد شركت كننده ها وجود نداره ولي بهتره كه بر سه بخش پذير باشه و كمتر از سه نفر هم نباشه.

در جلسات احضار روح معمولا لامپ ها رو خاموش مي كنن يه غذايي مثل نون و سوپ رو روي ميز قرار ميدن. سپس با روشن كردن شمع ها، دست ها شون رو به همديگه ميدن و يه حلقه درست مي كنن. بعد واسطه، كه معمولا سابقه احضار روح رو داره، شروع به صحبت مي كنه و از روح حاضر در اتاق ميخواد كه باهاشون صحبت كنه. در صورت برقراري ارتباط، سوالاتشون رو از روح مي پرسن و جواب مي گيرن. در آخر هم از روح به خاطر ملحق شدن به اونا تشكر مي كنن و با خاموش كردن شمع ها و شكستن حلقه دست ها جلسه تموم ميشه.

شركت تو اين جلسه ها مي تونه يه تجربه عاطفي و لذت بخشي براي حضار داشته باشه و حس كنجكاوي و هيجان حضور روح رو براي افراد ارضا كنه. افرادي كه معمولا تو چنين جلساتي شركت مي كنن، بعد از اتمام جلسه به يه آرامش و اطميناني ميرسن كه براشون جذابه و باعث ميشه كه اين كار رو بارها و بارها تكرار كنن.

البته شنيدن داستان هاي مربوط به ارواح واسه همه جذابه و افراد دوس دارن به خاطر كنجكاوي هم كه شده در اين مورد كتاب بخونن، قصه بشنون و فيلم ببينن. ولي آدمايي هم هستن كه پا رو فراتر ميذارن و تو جلسات احضار ارواح شركت مي كنن و يا به مكان هاي تسخير شده سر ميزنن. واسه اين افراد كه معمولا سر نترسي دارن، نگاه به مقوله روح و احضار ارواح مي تونه حتي يه نوع  بازي و سرگرمي در نظر گرفته بشه.

با توجه به اين كه در ارتباط با اين افراد هميشه احتمال كلاهبرداري وجود داره و مكان هايي هم كه تسخير شدن به نحوي ناامن و پر خطرن، ريسك چنين كنجكاويهايي گاهي وقتا خيلي زياده و بهتره با جاهايي جايگزين بشن كه از شرايط بهتري برخوردارن. مكان هايي مثل اتاق فرار ترسناك كه تو اين سال هاي اخير به صورت تخصصي به موضوع روح و مكان هاي تسخير شده، پرداختن و سعي كردن با نگاهي كاملا متفاوت، افراد رو سرگرم و هيجان زده كنن و حس كنجكاويشون رو ارضا كنن.

براي ايجاد جذابيت بيشتر، توصيه ميشه از همون اول به سراغ اتاق فرارهايي مثل اتاق تسخير مجموعه انيگما برين كه  با استفاده از لوكيشن حرفه اي؛ حس واقعي ترس و دلهره رو به مخاطب القا مي كنه. در اين اتاق با درنظر گرفتن تمام جزئيات، فضاي بازي رو به گونه اي چيدن كه كاملا واقعي و ملموس به نظر مياد. سناريوي داستان از اين قراره كه در سال 1974 در خانه اي همه اعضاي خانواده به دست پدر خانواده تكه تكه ميشن و هيچ نشاني از نلي دختر كوچيك خانواده پيدا نميشه.... حالا در طول چند سال، همه آدمهايي كه به اين خونه نقل مكان ميكنن؛ صداي آواز يه دختر بچه رو از ديوارهاي اتاق ميشنون... اكنون نوبت شماست تا ارواح اين خونه رو آزاد كنين وگرنه جوانترين عضو گروه رو از دست ميدين...

در اين اتاق فرار شما بايد امادگي روبرو شدن با روح يه دختر بچه رو داشته باشين و با هوش و درايت از چالش ها و معماهاي پيش رو عبور كنين تا بتونين به نتيجه برسين . با وجود استرس حاكم بر فضا، هيجان اين بازي خيلي زياده و معماهاش اونقدر خلاقانه و جذاب هست كه همه لحظات رو براتون خاطره انگيز مي سازه.

 موسيقي و نورپردازي كاملا با دكور و سناريو همخواني داره و همه با هم حس واقعي بودن شرايط رو بهتون القا مي كنه. هر چيزي كه در اين اتاق مي بينين و مي شنوين، از سرنخ هاي بازي تا قفل ها و معماهايي كه طراحي شده كاملا در راستاي سناريوي داستانه و حال و هواي يه خونه تسخير شده رو براتون تداعي مي كنه. پس اگه واقعا چنين چيزهايي سرگرمتون ميكنه، وقت رو از دست ندين و با يه اكيپ پايه و باحال يه روز خاطره انگيز براي خودتون بسازين.

منبع: اتاق فرار انيگما