اتاق فرار انيگما
اتاق فرار (Escape room) يك بازيِ فيزيكي - ماجراجويي است. در اين بازي، تيم‌ها در قالب گروه‌هاي 3 تا 5 نفره تشكيل شده و داخل اتاق فرار مي شوند. در، پشت سر آنها قفل شده و بازيكنان مي بايست با پيدا كردن سرنخ‌ها، حل كردن معمّاها، از سر گذراندن چالش‌هايي كه براي آنان طراحي شده و در قالب كار گروهي ظرف مدت 60 دقيقه راه خروج از اتاق فرار را پيدا كرده و از آن خارج شوند.

 آل يا زائو ترسان در اصل يه باور خرافيه كه به عنوان يك موجود اهريمني مي تواند به زنان تازه زا آسيب بزنه و يا حتي اونارو بكشه. بر اساس اين باور اگه زائو در شش يا 10 روز اول تولد نوزادش، تنها بمونه، آل از ديوار خانه يا پشت بام وارد اتاق مادر ميشه و قلب و شش ( جگر ) زن تازه زايمان كرده را در مياره و با خودش مي بره كه در اون صورت اگه آل بتونه جگر زن رو به آب برسونه و يا از آب عبور بده، زائو بيمار ميشه و حتما مي ميره. علاوه بر اين، آل ها گاهي جفت بچه ها را هم ميدزدن و مي خورن كه در اين صورت نوزاد هم جان خودش رو از دست ميده. تو بعضي موارد هم آلها، نوزادان زير چهل روز را ميدزدن و اون بچه رو با بچه خودشون يا بچه ي جن عوض مي كنن.

 

اين موجود خيالي كه در باور مردمان قفقاز، ايران، آسياي ميانه و بخشي از جنوب روسيه وجود داشته، در مناطق مختلف با نام هاي متفاوتي هم شناخته مي شد. به اين موجود اهريمني تو بين كرد زبانها ئاله شه وه ، تو قفقاز الك، تو افغانستان و تاجيكستان هال يا خال، تو كشور هاي ترك زبان آسياي ميانه آلباستي يا آلماستي، تو بين مردم تالش آله ژنك و تو كشمير و بدخشان هالماستي مي گفتن.

 

در داستان ها و روايات اين موجودات خرافي با بيني گلي، چشماني آتشين، موهايي ژوليده و نامرتب، دندان هايي آهنين با نيش هايي به جلو آمده مانند گراز هاي وحشي و پستان هايي آويزان مانند پيرزنان توصيف شده كه علاوه بر كارهايي كه قبلا گفته شده، باعث آسيب رساندن به جنين در زهدان مادر و سقط جنين هم ميشن. 

 

در افسانه هاي قديمي مربوط به خاور نزديك، علت دشمني آل با حوا و همه دخترانش اين گونه نقل شده كه خدا يك آل براي همسري حضرت آدم خلق مي كنه، اما آدم فاني و خاكزاد با آل كه از جنس آتشه، بناي ناسازگاري ميزاره و همين موضوع باعث شروع دشمني اين موجود اهريمني با زنان ميشه. شايد هم به خاطر همين كينه ي قديمي، آل ها نوزادان پسر را مي كشتن و دختران را مي دزديدن.

 

در اون دوران تقريبا تو همه ي مناطقي كه به اين موجود افسانه اي باور داشتن، از انواع و اقسام روش ها براي مبارزه با آل استفاده مي كردن مثلا يهودي ها تا سه سال موهاي پسراشون رو كوتاه نمي كردن تا آل دچار شك و ترديد بشه و يا تو ايران موقع زايمان، مردي از طايفه ي زن به پشت بام مي رفت و بر تشت مسي مي كوفت. تو بعضي از مناطق هم به هيچ وجه تو اتاق و وسايل خواب نوزاد و مادر از رنگ قرمز استفاده نمي كردن و تو ده روز اول زايمان، نام اصلي زائو را به زبان نمي آوردن و اون رو با نام هاي مريم، عذرا و يا مادر حضرت مسيح صدا ميزدن و تا سه روز هم به زن زائو آب نمي دادن. تو بعضي جاها هم  موقع زايمان اذان مي گفتن و قرآن مي خوندن و با خالي كردن آب حوض، تلاش مي كردن تا از رسيدن آل به آب جلوگيري كنن.

 

استفاده از انواع دعاها، وردها، زدن سوزن و سنجاق به لباس نوزاد، چرخاندن شمشير، خنجر، چاقو و قيچي توسط ماما در بالاي سر زائو هم براي جلوگيري از ورود آل به اتاق زائو خيلي رايج بود. علاوه بر اينها قرار دادن سير، پياز، زغال، دوده، سوخته ي باروت و كشيدن هفت خط با زغال در اطراف بستر مادر و نوزاد از جمله كارهايي بود كه در تصور عموم مانع از رسيدن آل به زائو و نوزاد مي شد.

 

قطعا اين روزها با پيشرفت علم و دانش پزشكي، همه ي تصورات پيشينيان در مورد وجود موجودي به نام آل زير سوال رفته و دلايلي كاملا منطقي مانند آمبولي ريه و پارگي رحم براي مرگ زنان زائو وجود داره كه اعتقاد به اين مسائل را كمرنگ تر از هميشه مي كنه. ولي با اين وجود داستان هاي بي شماري در مورد آل ها از زبان مادر بزرگها نقل ميشه كه مربوط به خاطرات دوران بچگيشونه. داستان هايي كه تو اونها زنان زيادي فقط به خاطر غفلت و تنها موندن، بچه هاشونو از دست ميدن و تا ابد حسرت به دل مي مونن. 

 

اگه به شنيدن اين جور داستان ها علاقه دارين و دلتون مي خواد ساعت ها پاي صحبت بزرگترها بشينين و از ماجراهاي اون روزها بشنوين، بهتون پيشنهاد مي كنم يه سر به اتاق هالاي پوزان مجموعه ي انيگما بزنين و يه سفر يه ساعته به روزهاي قديم و ماجراهاي آل و طلسمهاش داشته باشين.

سناريوي اين اتاق از اين قراره كه ميرزا محمد آقاجانيان پسر كدخداي روستاي سردرود، تصميم مي گيره با وجود همه ي مخالفت هاي خانوده با خديجه دختر زيبا اما رعيت زاده ي روستا ازدواج كنه. چند سالي ميگذره و ميرزا محمد كه حالا بعد از مرگ پدر به كدخدايي روستا رسيده، صاحب اولادي نشده و همين موضوع باعث ميشه تا دوباره حرف و حديث هاي جديدي از سر گرفته بشه

به خاطر بچه دار نشدن خديجه، ميرزا محمد مجبور ميشه به اصرار مادر و خواهرش با گلاب بانو ازدواج كنه، چند ماه بعد خبر بارداري گلاب بانو در روستا مي پيچه و همه ي روستا رو غرق در شادي مي كنه. با گذشت نه ماه كم كم اهالي روستا آماده ي برگزاري جشن تولد پسر ميرزا مي شدن كه متاسفانه نوزاد مرده به دنيا مياد. اين نهمين نوزاديه كه تو يك سال گذشته، تو روستا مرده به دنيا مياد

دوباره حرف و حديث ها شروع ميشه؛ از نظر خيلي از مردم روستا همه ي اين ماجراها زير سر آل و بايد يه فكري براي اين شرايط بكنن.... در هر صورت اين شرايط باعث ميشه تا فضاي روستا رو هاله اي از ترس و نگراني فرا بگيره، حالا نوبت شماست تا به عنوان بازيكن وارد اين اتاق فرار بشين و با كمك هم پرده از راز مخوف اين روستا بردارين

آلها در مناطق گوناگون داراي نامهاي مختلفي هستند مثلاً در ارمنستان به «آلك»، در ميان كردها به «ئالو شەوە»، در افغانستان و تاجيكستان به «هال» يا «خال»، در كشورهاي ترك‌زبان آسياي ميانه به «آلباستي» يا «آلماستي» و در ميان مردم كشمير و بدخشان به «هالماستي» معروفند.

 

در فرهنگ بختياريها هم وجود آل ها با عبارات رايجي مانند «آل برده» و «الهي آل ببردت» به چشم مي‌خورد.

 

در روايات ارمني، آلها قلب و شش زن درحال زايمان، زن آبستن و زني تازه زايمان كرده (زائو) را مي‌دزدند وسبب مرگ او مي‌شوند. آنها همچنين با آسيب رساندن به جنين در زهدان مادر سبب سقط جنين مي‌شوند. آلها نوزادان زير چهل روز را دزديده و اقدام به تعويض آنها با بچه خود يا بچه جن مي‌كنند. (مانند الفها در باورهاي ژرمني). آلها نيز مانند انسانها داري دو جنس زن و مرد هستند.

 

اجزاي بدن و صورت آل ها بر اساس افسانه‌ها

 

اجزاي بدن وصورت آلها بدين صورت توصيف شده‌است: بيني گِلي، چشماني آتشين، موهايي ژوليده و نامرتب، دندانهايي آهنين با نيشهايي به جلو آمده مانند گراز وحشي و پستانهايي آويزان مانند پيرزنها. بنابر باورهاي كهن، آلها پس از دزديدن قلب و شش زن و زماني كه ديگر زن زنده نمانده‌است، اقدام به فرار و عبور از اولين آب جمع شده در يك جا يا اولين منبع آب مي‌كنند. طلسمهاي مانع آل، مانند ديگر طلسمها براي ديگر شياطين است. اين طلسمها شامل افسون، دعا، اشياي فلزي، سير و پياز و جلوگيري كردن از رسيدن آل به آب است. در ايران آلها به شكل پيرزني لاغر و استخواني با بيني گِلي وصورتي سرخ به همراه سبدي حصيري براي شش و جگرهاي دزديده شده تصوير شده‌است. در آسياي ميانه، آلها چنين روايت شده‌اند: موجوداتي چاق و زشت و پيرزناني پرمو با پستان‌هاي آويزان به همراه سبدي پشمي كه جگر و شش‌هاي قربانيان را درون آن قرار مي‌دهند. برطبق بسياري از روايات خاور نزديك، خدا يك آل را براي همسري آدم يا اولين بشر آفريد امّا آدم فاني و خاكزاد با آل كه از جنس آتش است، ناسازگار بود. اين آغاز و ريشهٔ دشمني آلها با حوا وهمه دختران اوست.

 

 براي جلوگيري از ورود اين موجود افسانه‌اي به خانه‌ها و دفع او اولين اقدامي كه در خانه‌ها انجام مي‌شد، جلوگيري از رسيدن آل به آب بوده است، چرا معتقد بودند اگر پاي آل به آب برسد، ديگر نمي‌توان مانع مرگ نوزاد شد، به همين دليل اگر حوضي در خانه بود قبل از هر كاري آن را از آب خالي مي‌كردند. در اتاق و وسايل خواب و لباس مادر و نوزاد از رنگ قرمز استفاده نمي‌كردند و در مدت 10 روز هرگز نام زائو را به زبان نمي‌آوردند و او را به نام‌هاي مريم،عذرا يا مادر حضرت مسيح(ع) مي‌ناميدند و تا سه روز به زن زائو آب نمي‌دادند.

 

همچنين از هنگام شروع درد زائو تا تولد نوزاد، مردي از خويشاوندان زن بر پشت بام رفته بر تشت مسي مي‌كوفت و مرد ديگري اذان گفته و قرآن مي‌خواند. به غير از اينها استفاده از انواع دعاها و اوراد و ذكر بسم الله و قرار دادن قرآن در كنار زائو و نوزاد، زدن سوزن و سنجاق به لباس نوزاد و مادر و استفاده از شمشير و خنجر و چاقو و قيچي و چرخاندن آنان توسط ماما در بالاي سر زائو و همچنين قرار دادن سير و پياز و زغال و دوده و سوخته باروت وكشيدن هفت خط با ذغال به اطراف بستر مادر و نوزاد و در اصطلاح حصار كشيدن از جمله اعمالي بوده كه براي مبارزه با آل انجام مي‌شده است. آل‌ها نمونه‌اي از موجودات افسانه‌اي خون‌آشام هستند كه خون و جگر نوزدان را مي‌خوردند.

 

يك داستان از آل در روستايي همين نزديكي

 

سناريوي اين اتاق از اين قراره كه ميرزا محمد آقاجانيان پسر كدخداي روستاي سردرود، تصميم مي گيره با وجود همه ي مخالفت هاي خانوده با خديجه دختر زيبا اما رعيت زاده ي روستا ازدواج كنه. چند سالي ميگذره و ميرزا محمد كه حالا بعد از مرگ پدر به كدخدايي روستا رسيده، صاحب اولادي نشده و همين موضوع باعث ميشه تا دوباره حرف و حديث هاي جديدي از سر گرفته بشه.

 

به خاطر بچه دار نشدن خديجه، ميرزا محمد مجبور ميشه به اصرار مادر و خواهرش با گلاب بانو ازدواج كنه، چند ماه بعد خبر بارداري گلاب بانو در روستا مي پيچه و همه ي روستا رو غرق در شادي مي كنه. با گذشت نه ماه كم كم اهالي روستا آماده ي برگزاري جشن تولد پسر ميرزا مي شدن كه متاسفانه نوزاد مرده به دنيا مياد. اين نهمين نوزاديه كه تو يك سال گذشته، تو روستا مرده به دنيا مياد.

 

دوباره حرف و حديث ها شروع ميشه؛ از نظر خيلي از مردم روستا همه ي اين ماجراها زير سر آل و بايد يه فكري براي اين شرايط بكنن.... در هر صورت اين شرايط باعث ميشه تا فضاي روستا رو هاله اي از ترس و نگراني فرا بگيره، حالا نوبت شماست تا به عنوان بازيكن وارد اين اتاق فرار بشين و با كمك هم پرده از راز مخوف اين روستا بردارين.

 

 

 

هالاي پوزان

 

 

هالاي پوزان در زبان تركي اصطلاحيه كه براي آل به كار ميره و تمام اتفاقات و ماجراهاي اين اتاق كه تقريبا تو دهه ي پنجاه رخ داده، حول محور آل و باورهاي ذهني مردم اون دورانه. سرنخ ها و معماهاي طراحي شده تو اين اتاق هم به نوعي بر مي گرده به كارهايي كه معمولا تو اون روزها براي خلاصي از دست آل انجام ميدادن

 

 سناريوي جذاب اين اتاق فرار در كنار دكور خاص و منحصر بفردي كه تداعي كننده ي شرايط اون دورانه، فضاي اين اتاق رو اونقدر باور پذير ساخته كه حتي بازيكناني كه به چنين موجوداتي اعتقاد ندارن، با قرار گرفتن تو چنين محيطي مثل همه تلاش كنن تا از طلسم ها و جادوهاي آل جلوگيري كنن و از دستش فرار كنن. اين اتاق فرار كه در شهر كرج قرار داره، به خاطر معماها و دكور خاصش بسيار مورد توجه حرفه ايهاي اين بازي قرار گرفته و تقريبا مناسب هر سليقه ايه

 

 درسته كه امروزه كمتر كسي پيدا ميشه كه هنوز به اين چيزا اعتقاد داشته باشه، ولي ترس و هيجان حاكم بر اين محيط، به قدري زياده كه در اون شرايط به تنها چيزي كه فك نمي كنين؛ خرافات و اعتقادات بي ارزشه. لذت بردن از شرايط؛ تنها مزيت حضور تو اين اتاق نيست و شما مي تونين از بازي كردن تو اين اتاق لحظات خاطره انگيزي بسازين كه تا مدت ها از يادآوريشون سر ذوق بياين و هيجان زده بشين

اين قضيه اعتقادي نداشتند. پس بهتره شما به اتاق فرار هالاي پوزان بريد و از نزديك اين داستان رو لمس كنيد



منبع: اتاق فرار انيگما

 

امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۴ تير ۱۴۰۱ ] [ ۱۲:۳۷:۵۳ ] [ انيگما ] [ نظرات (0) ]
[ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : ---
دیروز : ---
افراد آنلاین : 7
همه : ---
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی